;
تفریح و سرگرمی

حکایت مرد کفشدوز و سوزن کفاشی

داستان ها و حکاdات، آینه تمام نمای وضعیت فرهنگی و اجتماعی یک جامعه هستند. مرور بر ادیبیات فارسی نشان می دهد که تا چه اندازه گذشتگان ما نسبت به اخلاق مداری و تربیت انسانی اهمیت قائل بودند. کتاب هایی تحت عنوان پندنامه، نصیحت نامه و … شاهدی بر این مدعاست. امروز نیز با حکایتی دیگر با شما هستیم. حکایتی زیبا که درس اخلاق و فراموش نکردن مهربانی ها به ما می دهد. با چشمک و حکایت مرد کفشدوز و سوزن کفاشی همراه باشید.

بیشتر بخوانید: حکایت کشاورز پیر و حاکم عادل

حکایت مرد کفشدوز و سوزن کفاشی

کفشدوزی پیر در گوشه ای از بازار مغازه ای داشت. او از طریق پینه دوزی و کفش مردم امرار معاش می کرد. سالها مشغول به این کار بود و از کارش هم راضی.

روزی از روزها که مشغول وصله کردن کفشی بود، سوزن کفاشی بدستش فرو رفت. آهی کشید و سوزن را با عصبانیت از مغازه به بیرون پرتاب کرد.

مرد حکیمی که از آن حوالی عبور می کرد، سوزن را از روی زمین برداشت و به سوی مغازه مرد کفشدوز حرکت کرد. به کفشدوز سلامی داد و گفت:

-چرا چنین می کنی پیرمرد! این سوزن وسیله امرار معاش توست و سالهاست که تو به کمک آن، نان خورده ای! این همه از آن فایده حاصل کردی، یک روز که از آن دردی برایت آمد آن را دور می‌اندازی! سپس شعری زمزمه کرد و رفت!

درختی که پیوسته بارش خوری

تحمل کن آن گه که خارش خوری

نتیجه اینکه اگر از کسی رنجیدیم، خوبی هایی که از جانب آن شخص به ما رسیده را به یاد آوریم. آن وقت ضمن اینکه نمک نشناس نبوده ایم، تحمل آن رنج نیز آسان‌تر می شود.

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

لینک های مرتبط:

حکایت بهلول و مرد کفشدوز شیاد

 یکی از جغدها را انتخاب کن تا خودت را بهتر بشناسی!

داستان ملا نصرالدین و غاز یک پا

حکایت مرد نابینای ثروتمند و بی خیال ترین فرد جهان

بار کج هیچ گاه به مقصد نمی رسد: داستان الاغ سخت کوش  و بز حسود

حکایت: ملا نصرالدین و دیگی که فرزند به دنیا آورد!

نوشته های مشابه

1 دیدگاه

  1. یک طرفه نباید قضاوت کنید ….اگر ۳۰ نفر نگهبان باشند چهار نفر آنها مدرک و بقیه کم سواد و بیسواد باشند و حتی طی نامه ای که شرایط آنرا تو داشتی ولی اسم تو را در لیست نگذاشتند و تبعیض قائل شدند آیا تو مقصدی یا آن کسی که با تو اینکار را کرد ؟ اگر کسی بیمه کسی را ۷ سال متوالی به عمد به بیمه ی دیگری واریز کند و تو در ۳۷ سال خدمت بازنشست شوی تو مقصدی یا آن فرد ؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج × 2 =

دکمه بازگشت به بالا