;
تفریح و سرگرمیحکایت

داستان هر چه می گویم نر است می گوید بدوش!

داستان هر چه می گویم نر است می گوید بدوش: هر ضرب المثلی که در هر فرهنگی استفاده می شود، ریشه ای قدیمی و جالب دارد که کمتر کسی با آن آشناست. در این مطلب قصد داریم داستان جالب یکی دیگر از ضرب المثل های رایج با عنوان حکایت هر چه می گویم نر است می گوید بدوش را برایتان بازگو کنیم.

داستان ها و حکایات ادبیات فارسی، زیباترین و عالی ترین نکات اخلاقی را به مخاطب ارائه می دهند. این داستان ها سرشار از پند و اندرز و توصیه های اخلاقی است. در ادامه با وب سایت چشمک و ضرب المثل یا حکایت هر چه می گویم نر است می گوید بدوش همراه باشید.

شاید بپسندید: داستان زن در حمام و رمال باشی قلابی، خکایتی شنیدنی و جالب از ادبیات عامیانه زبان فارسی!

داستان هر چه می گویم نر است می گوید بدوش

در روزگاران قدیم در یکی از جنگها، نادرشاه که به تعقیب دشمن رفته بود، از لشکریان و همراهانش جدا شد و در پی دشمنانش افتاد. اما پس از چند ساعت مسیر را گم کرد و تک و تنها، گرسنه و خسته در بیابان بی انتها گرفتار شد. او در به در دنبال کلبه ای، درختی، رودی و خلاصه نشانه ای بود که بتواند با آن راهش را تشخیص دهد و خودش را به اردوگاه لشکریانش برساند. تا عصر سرگردان بود. هوا که تاریک شد، از دور سوسوی نوری را دید. به سوی نور رفت. در آن کلبه پیرمرد و پیرزنی زندگی می کردند که تنها دارایی شان از زندگی فقط یک گاو بود.

نادر شاه صاحب کلبه را صدا کرد. پیرمرد بیرون آمد و گفت: «خسته نباشی، بفرما.»

احتمالاً بپسندبد: صاحب اسب کیه!؟ | اگه تو یه نگاه متوجه بشی، آخر باهوشایی!

 هر چه می گویم نر است می گوید بدوش

شاید بپسندید: با جابجا کردن 1 چوب کبریت، یه معادله صحیح درست کن!

نادرشاه در کلبه پیرمرد

شاه از اسب فرود آمد و داخل کلبه پیرمرد شد. همسر پیر او یک کاسه آب و کمی نان خشک جلوی نادر شاه گذاشت و گفت: «ببخشید، خوردنی دیگری نداشتیم که با آن از شما پذیرایی کنیم.»

نادرشاه فوراً کاسه ی آب را گرفت و سر کشید. به محضی که تشنگی اش که برطرف شد، در تاریکی کلبه دست به نان برد و متوجه شد از سنگ هم سفت تر است به پیرمرد گفت: «شما این نان سفت و سخت را چه طور می خورید؟ خورشتی، مرغی، آبگوشتی، چیزی ندارید؟ » زن گفت: «اگر داشتیم، می آوردیم. مهمان حبیب خداست ما همیشه نانمان را توی آب می زنیم تا نرم شود. اما تو آب را یکباره سر کشیدی و حالا دیگر آب هم نداریم که برای خیس کردن نان برایت بیاوریم».

نادر شاه رو به پیرمرد کرد و گفت: «این سکه را بگیر و برو برای من کمی روغن یا شیر بخر.»

پیرمرد گفت: «مثل این که از اینجا بی خبری! سکه ات را برای خودت نگه دار؛ در این بیابان دور افتاده آب و آبادانی نیست که من بروم از آن جا شیر و روغن بخرم.»

شاید بپسندید: فقط تیزبین‌ها می توانند فرد تحت تعقیب تصویر را شناسایی کنند!

نادر شاه شیر می طلبد

نادر شاه به شدت ناراحت شد. اصلا نمی توانست آن نان های سفت را بخورد. تا خواست کمی از نان را در دهانش بگذارد تا خیس بخورد، صدای گاوی بلند شد. نادر شاه شادمان از جا جست و گفت: «برو برایم کمی از شیر گاوت بیاور.» پیرزن گفت: «گاو ما شیر ندارد.»

نادر شاه گفت: «تا حالا نگفته بودم. من نادر شاه هستم و دستور می دهم که بروی شیر گاوت را بدوشی و برای من بیاوری.»

پیرمرد گفت: هر که هستی عزیزی، چون مهمان ما هستی؛ اما متأسفانه از شیر گاو خبری نیست. گاو، گاو شخم است، نر است، گاو شیرده نیست.»

نادرشاه این بار به شدت عصبانی شد و با صدای بلند گفت: پیرمرد نادان، روی حرف نادرشاه حرف می زنی؟ وقتی دستور می دهم بروی شیر گاو را بدوشی، باید فوراً اطاعت کنی و دیگر حرفی نزنی. چند بار باید بگویم که من نادرشاه هستم.»

پیرمرد با تعجب صدایش را بلند کرد و گفت: «گیر عجب آدم نادانی افتاده ام، هر چه می گویم نر است، می گوید برو شیرش را بدوش.»

نادرشاه تازه متوجه شد که چه سوتی بزرگی داده است به همین خاطر با حالت شرمندگی سرش را پایین انداخت و خشمش را فرو خورد، سپس از پیرمرد و پیرزن معذرت خواهی کرد. در نهایت همان نان خشک را به دندان کشید تا صبح شود و بتواند به اردوگاهش برگردد.

شاید بپسندید: با توجه به 3 معادله اول، مجموع عددی خرگوش و گربه را بدست آورید!

داستان هر چه می گویم نر است می گوید بدوش

احتمالاً بپسندید: چیستان جالب: صبح سرش را از دست می دهد اما شب آن را پس می گیرد! آن چیست!؟

کاربرد ضرب المثل هر چه می گویم نر است می گوید بدوش

از آن روزگار به بعد از هر کس که زور بگوید و انجام کاری نشدنی را بخواهد، یاد قصه ی نادرشاه می افتند و می گویند: «هر چه می گویم نر است، می گوید بدوش»

شاید بپسندید: در اولین نگاه متوجه چه چیزی شدی، بگو تا بهت بگم آدم خوش خیالی یا منطقی!؟

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

احتمالاً بپسندید: پرنده تصویر کجاست!؟ | 90 درصد افراد نمی تونن این پرنده را ببینند!

 

 

تمرکز و عدم تمرکز چیست؟

تمرکز، توانایی ایجاد دقت بر روی یک کار بدون تأثیر محرک های داخلی و خارجی است. به طور خلاصه، تمرکز به معنای کنترل ذهن است. تمرکز به عنوان یکی از پیش نیازهای موفقیت پذیرفته شده است. اما عدم تمرکز به معنای کنترل ذهن توسط محرک های درونی و بیرونی است. به این ترتیب عدم تمرکز و کمبود آن، امکان یادگیری و کار با کیفیت را با خلل ایجاد می کند.

احتمالاً بپسندید: ترلان پروانه با استوری عجیبی به شکست عشقی اش اعتراف کرد + عشق جذاب خانم بازیگر!

آلزایمر و فعالیت مغز و  بازی های فکری

محققان دریافته اند که بخشی از اختلالات مغزی و رشد بیماری هایی همچون فراموش و آلزایمر با کاهش فعالیت های مغزی در ارتباط است. لذا برای جلوگیری و یا احمالا رشد این بیماری ها، باید تحرک مغز را افزایش داد. سوالات ریاضی شبیه سوال هوش ریاضی جاضر می تواند سبب افزایش عملکرد مغز شود. حل صحیح این سوال، نیازمند تمرکز و دقت است. در واقع تنها راه حل پاسخ به این سوالات نیز همین نکته است. بر همین اساس سوالاتی از این دست در کنار ایجاد سرگرمی برای سلامت مغز بسیار مفید هستند.

احتمالاً بپسندید: یکی در تصویر استخر ساعت 12:05 فوت شده، کدومیکی هست!؟

اهمیت سوالات هوش

این سوالات به شما کمک می کنند که عملکرد مغز شما افزایش پیدا کند. در دنیای کنونی که فعالیت بدنی و مغزی کاهش پیدا کرده است این سوالات هوش می تواند دقت، تمرکز و جزئی نگری شما را افزایش دهد. این مسئله از بیماری های مختلف مغزی نیر الزایمر و … می تواند جلوگیری کند.

مطالب مرتبط

حکایت روباه و مرغ های قاضی!

 کدام یک از این گلدان ها را ترجیح می دهید؟ انتخابت بهترین ویژگی رفتاری شما را آشکار می کنه!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیست − 14 =

دکمه بازگشت به بالا