داستان های آموزنده
-
تفریح و سرگرمی
حکایت دختر زیبای حاکم و شرط عجیب ازدواج برای سه خواستگار جوانش!
در زمان قدیم حاکم یکی از شهرها دختری داشت که خیلی زیبا بود و خواستگاران فراوان داشت. با دختر زیبای…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان سلیم جواهر فروش | حکایت جواهر فروشی که می خواست از سرنوشت فرار کند!
جواهرفروشی بود به نام «سلیم» که ثروت زیادی داشت. سلیم، عاشق سیر و سفر بود. یک روز که با کشتی…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت پسر باسواد چوپان | حکایت پسری که وقتی باسواد شد، کار باباش رو چند برابر کرد!
چوپانی را فرزندی بود زیرک و کاردان و این پسر کمک پدر همی کرد در شمارش و آمارگیری از گوسفندان.…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت بار الاغ را که بردارند پالانش را هم به مقصد نمی رساند!
هیزم شکنی، الاغ و شتری داشت و از آنها برای حمل هیزمش کمک می گرفت. هیزم ها را بار آنها…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت شنیدنی پادشاه و پیرزن | پیرزنی که مسجد ساخته شده توسط شاه را به نام خود کرد!
پادشاهی از پادشاهان خواست تا مسجدی در شهر بنا کند و دستور داد تا کسی در ساخت مسجد نه مالی…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت شاه عیاس و درباریان چاپلوس | درسی که شاه عباس با مدفوع اسب به چاپلوس های دربار داد!
شاه عباس صفوی” رجال کشور را به ضیافت شاهانه میهمان کرد و دستور داد تا درسرقلیان ها بجای تنباکو، ازسرگین…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت جالب و شنیدنی گوژپشت و خیاط از سری داستانهای هزار و یک شب!
خیاط متوجه شد که گوژپشت کوچکی در مقابل مغازه او نشسته، تنبور می نوازد و ترانه ای را زمزمه می…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت شوکت خانم و کریم خان زند: داستانی زیبا با پایانی خوش!
در شهر خوی زن ثروتمند و تیزفکری به نام «شوکت» در زمان کریم خان زند زندگی میکرد. انگشتر الماس بسیار…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
بخش پایانی قصه شاه عباس و سه دختر زیبا| فالگوشی شاه سبب شد تا حمال یک دختر شود!
شاه عباس هوس نمود تا با لباس درویش(شخصی بی پول و فقیر با لباس های پاره) سری به محله های…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
بخش دوم حکایت شاه عباس و سه دختر زیبا| فالگوشی شاه سبب شد تا حمال یک دختر شود!
شاه عباس سری بالا نموده، در چهره آنها نگاهی کرد و گفت: دوشیزگان محترم می دانید برای چه احضار شده…
بیشتر بخوانید »