روانشناسی می گوید: 9 چیزی که افراد باهوش بسیار نگران آن هستند!
نگرانی های افراد باهوش: به عنوان یک فرد، همه ما مجموعه ای از نگرانی ها و اضطراب های منحصر به فرد خود را داریم. با این حال، تحقیقات نشان می دهد که افراد بسیار باهوش تمایل به مجموعه ای از نگرانی ها دارند. بسیار باهوش بودن اغلب با مجموعه ای از چالش ها همراه است، چالش هایی که ممکن است بلافاصله برای دیگران آشکار نشوند. در ادامه با نگرانی های افراد باهوش همراه شوید.
نگرانی های افراد باهوش
این افراد ممکن است اغلب خود را با اضطراب وجودی، تفکر بیش از حد و جستجوی مداوم برای کمال دست و پنجه نرم کنند. روانشناسی به نگرانیهای خاصی اشاره میکند که در میان افراد باهوش بسیار شایعتر است. این نگرانیها میتواند از مسائل اجتماعی گرفته تا معضلات شخصی متغیر باشد و اغلب ناشی از افزایش احساس آگاهی و تواناییهای تفکر عمیق آنهاست.
در این مقاله به مواردی می پردازیم که افراد بسیار باهوش نگران آن هستند.
دست و پنجه نرم کردن با اضطراب وجودی
اضطراب وجودی چیزی است که افراد بسیار باهوش اغلب با آن دست و پنجه نرم می کنند. این نوع اضطراب تا حد زیادی حول معنا یا فقدان آن در زندگی می چرخد. کسانی که هوش بالایی دارند اغلب متوجه می شوند که هدف زندگی، نقش خود در جهان و آنچه پس از مرگ اتفاق می افتد را زیر سوال می برند.
آنها بیش از یک فرد معمولی در مورد این سؤالات فکر می کنند و این تفکر وجودی گاهی اوقات می تواند منجر به احساس ناراحتی و ناراحتی شود. آنها ممکن است نگران این باشند که آیا از زمان خود بر روی زمین بهترین استفاده را میکنند یا اینکه در حال انجام پتانسیل واقعی خود هستند.
آیا کار آنها واقعاً تفاوتی ایجاد می کند؟ آیا آنها زندگی معناداری دارند؟ این گفتگوی درونی و پرسشگری مداوم می تواند منجر به تشدید حالت اضطراب و نگرانی شود. اینطور نیست که آنها بدبین هستند؛ فقط ذهن آنها همیشه فعال است، همیشه سؤال می کند و همیشه به دنبال پاسخ برای بزرگترین سؤالات زندگی است.
بیش از حد فکر کردن
افراد باهوش بالا تمایل زیادی به فکر کردن دارند. ذهن آنها دائماً فعال است، اطلاعات را پردازش می کند، موقعیت ها را تجزیه و تحلیل می کند و نتایج احتمالی را بررسی می کند. در حالی که این می تواند در سناریوهای حل مشکل و تصمیم گیری مفید باشد، می تواند به نگرانی بیش از حد نیز منجر شود. یک مکالمه ساده یا یک رویداد جزئی می تواند باعث ایجاد یک آبشار از افکار شود.
آنها ممکن است موقعیت ها را بارها و بارها در ذهن خود تکرار کنند، هر کلمه گفته شده، هر واکنش، هر تفسیر ممکن را تجزیه و تحلیل کنند. این افراد ممکن است در مورد پیامدهای اعمال خود، نتایج بالقوه تصمیمات خود، یا اینکه دیگران چگونه آنها را درک می کنند، نگران باشند. این تفکر بیش از حد مداوم اغلب میتواند منجر به شک و تردید در خود و اضطراب شود.
انگار مغزشان روی یک تردمیل بی پایان است و با سرعت کامل بدون هیچ نشانه ای از کاهش سرعت یا توقف می دود. علیرغم درک این موضوع که همه چیز در کنترل آنها نیست، رها کردن و تنها بودن اغلب می تواند برای آنها یک چالش باشد.
ترس از عدم موفقیت
از قضا، کسانی که از هوش بالایی برخوردار هستند، اغلب نگران عدم موفقیت کافی هستند. آنها با توانایی های شناختی گسترده خود، پتانسیل خود و امکاناتی را که در برابرشان قرار دارد، درک می کنند. با این حال، این می تواند منجر به فشار زیادی برای موفقیت شود.
آنها ممکن است نگران این باشند که آیا انتخابهای شغلی درستی انجام میدهند، آیا به اندازه کافی سریع پیشرفت میکنند یا اینکه از پتانسیل کامل خود استفاده میکنند. ترس از شکست یا عدم موفقیت اغلب میتواند آنها را سرپا نگه دارد و آنها را وادار کند که دائماً برای بیشتر تلاش کنند.
حتی زمانی که به موفقیت می رسند، ممکن است برایشان سخت باشد که پیروزی های خود را جشن بگیرند. آنها ممکن است دستاوردهای خود را کم اهمیت جلوه دهند یا بدون اینکه لحظه ای برای قدردانی از آنچه به دست آورده اند وقت بگذارند، به سمت هدف بعدی بروند. این یک مسابقه دائمی با خودشان است که ناشی از ترس از انجام ندادن کافی یا کافی بودن است.
تنهایی
در جستجوی دانش و حقیقت، افراد بسیار باهوش اغلب در نهایت احساس تنهایی می کنند. آنها ممکن است متوجه شوند که علایق، افکار و نگرانی هایشان با افراد اطرافشان همخوانی ندارد. این می تواند ارتباط عمیق تر با دیگران را برای آنها دشوار کند.
آنها ممکن است نگران این باشند که دچار سوء تفاهم شوند یا نتوانند افکار و عقاید خود را به اشتراک بگذارند. ممکن است احساس کنند که یک خارجی هستند، متفاوت از بقیه. زمانی که احساس میکنید هیچکس واقعاً شما را نمیپذیرد، دنیا میتواند مکانی تنها به نظر برسد.
این احساس انزوا اغلب می تواند به احساس تنهایی و غم و اندوه منجر شود. البته این مسئله به این معنا نیست که آنها ضد اجتماعی هستند یا از همراهی دیگران لذت نمی برند. فقط این است که آنها خواهان ارتباطاتی هستند که از نظر فکری محرک و از نظر احساسی عمیق هستند. و در دنیایی که اغلب سطحی به نظر می رسد، یافتن این ارتباطات دشوار است.
حساسیت به بی عدالتی
افراد بسیار باهوش حس انصاف عمیقی دارند. آنها اغلب از بی عدالتی ها و نابرابری هایی که در دنیای اطراف خود می بینند ناراحت هستند. این حساسیت نسبت به بی عدالتی فقط مربوط به یک درک کلی نیست. لذا این یک پاسخ احساسی است، یک ناراحتی واقعی.
آنها ممکن است نگران توزیع ناعادلانه منابع، تبعیض اجتماعی یا نقض حقوق بشر باشند. دیدن رنج کشیدن یا رفتار ناعادلانه دیگران می تواند عمیقاً بر آنها تأثیر بگذارد و احساسات ناامیدی، غمگینی و درماندگی را برانگیزد.
این در مورد یک مجتمع ناجی نیست. در مورد همدلی است آنها واقعاً به رفاه دیگران اهمیت می دهند و احساس مسئولیت می کنند که در ساختن جهان به مکانی بهتر مشارکت کنند. با این حال، عظمت مشکلات گاهی اوقات باعث می شود آنها احساس غرق شدن و اضطراب کنند و به لیست نگرانی های آنها اضافه شود.
فشار انتظارات
افراد بسیار باهوش اغلب زیر بار انتظارات خود و دیگران دست و پنجه نرم می کنند. هوش آنها مورد توجه قرار نمیگیرد و با شناسایی فشار وارد میشود. آنها ممکن است نگران این باشند که همیشه به پاسخها، تصمیمگیری درست و مطابقت با برچسب “هوشمند” که به آنها داده شده است، نیاز داشته باشند.
این افراد همچنین فشار زیادی بر خود وارد می کنند تا اشتباه نکنند و همیشه در بهترین حالت خود باشند. نیاز مداوم به برآورده کردن این انتظارات می تواند خسته کننده باشد. مانند راه رفتن روی طناب محکمی است که یک قدم اشتباه می تواند منجر به ناامیدی یا قضاوت شود. این ترس از برآورده نشدن انتظارات اغلب می تواند لایه ای اضافی از استرس و نگرانی را به زندگی آنها اضافه کند.
ترس از کسالت
آیا تا به حال متوجه شده اید که چگونه برخی افراد نمی توانند یک جا بنشینند، همیشه باید کاری انجام دهند، چیز جدیدی یاد بگیرند یا مشکلی را حل کنند؟ این اغلب فرد بسیار باهوش شما در آنجاست. آنها کنجکاوی سیری ناپذیر و تشنگی دائمی برای دانش دارند.
ذهن آنها همیشه پر از ایده ها، پرسش ها و افکار است. و وقتی چیزی برای تحریک ذهن آنها وجود ندارد، ممکن است نگران بی حوصلگی باشند. کسالت فقط این نیست که کاری برای انجام دادن نداشته باشیم؛ برای آنها، رشد نکردن، یادگیری نکردن، پیشرفت نکردن است.
بنابراین تعجب نکنید اگر آنها کسانی هستند که یک سفر جاده ای خود به خودی را پیشنهاد می کنند، در یک کلاس تصادفی ثبت نام می کنند یا در یک سرگرمی جدید شیرجه می زنند. این روش آنها برای درگیر نگه داشتن ذهن و زندگی آنها جالب است!
بی توجهی به مراقبت از خود
در حال حاضر، این یک مشکل است، اما باید گفت. افراد بسیار باهوش، در جستجوی دانش و موفقیت، اغلب از چیزی اساسی – مراقبت از خود – غفلت می کنند. ذهن آنها همیشه در حال حرکت است، همیشه کار می کند، همیشه فکر می کند. اما بدن و ذهن نیاز به استراحت، آرامش و تجدید قوا دارند.
آنها ممکن است نگران اتلاف وقت برای خواب باشند، زمانی که می توانند روی پروژه ای کار کنند یا چیز جدیدی یاد بگیرند. این افراد ممکن است ورزش، مدیتیشن، یا حتی فعالیت های اوقات فراغت را به عنوان عواملی که باعث حواس پرتی می شوند به جای ضروری ببینند.
اما حقیقت تلخ اینجاست: بی توجهی به مراقبت از خود فقط ناسالم نیست. ضد تولید است بدن و ذهن شما برای عملکرد بهینه نیاز به تعادل و مراقبت دارند. اگر شما یکی از کسانی هستید که مراقبت از خود را در اولویت قرار نمی دهند، وقت آن است که در اولویت های خود تجدید نظر کنید. به یاد داشته باشید، شما نمی توانید از یک قوری خالی، چای بریزید!
نیاز به اعتبار سنجی
در پایان روز، مهم نیست که یک فرد چقدر باهوش، موفق یا مطمئن باشد، همه ما نیاز اساسی به اعتبار داریم. افراد باهوش بالا فرقی با هم ندارند. آنها ممکن است نگران این باشند که آیا کارشان قدردانی میشود، آیا ایدههایشان ارزشمند است یا مشارکتهایشان به رسمیت شناخته میشود.
با وجود اعتماد به توانایی های خود، آنها نیز به دنبال تایید و تایید هستند. اما مهمترین چیزی که باید به خاطر بسپارید اینجاست: ارزش شما توسط اعتبارسنجی خارجی تعیین نمیشود. هوش، دستاوردهای شما، ارزش شما، آنها ذاتی و مستقل از تشخیص دیگران هستند.
بنابراین بله، به دنبال بازخورد باشید، برای بهبود تلاش کنید، اما هرگز اجازه ندهید تایید (یا عدم آن) کسی ارزش شما را مشخص کند. شما همینطور که هستید کافی هستید. و این چیزی است که هر فرد بسیار باهوش – در واقع هر فرد – باید به خاطر بسپارد.
کلام پایانی
اگر برخی از این نگرانی ها را در خود تشخیص داده اید، خیلی به خودتان سخت نگیرید. باهوش بودن یک هدیه است، اما مانند همه هدایا، چالش های خاص خود را دارد.
اشکالی ندارد که همه پاسخ ها را نداشته باشید. اشتباه کردن اشکالی ندارد. اشکالی ندارد که استراحت کنید. فقط “بودن” اشکالی ندارد. بالاخره تو انسان هستی، به جای اینکه اجازه دهید این نگرانی ها شما را از بین ببرد، از آنها به عنوان راهنما استفاده کنید.
آنها را بشناسید، درک کنید و سپس برای مدیریت آنها قدم بردارید. مراقبت از خود را تمرین کنید، به دنبال ارتباط باشید، برای تعادل تلاش کنید و مهمتر از همه، با خودتان مهربان باشید. در نهایت، این مقاله قرار نیست به شما برچسب “نگران” بزند.
در عوض، قصد دارد به شما کمک کند تا پیچیدگیهایی را که با هوش بالا همراه است و اینکه چگونه میتوانند در نگرانیهای شما آشکار شوند، درک کنید. داشتن یک یا حتی هر 9 مورد از این نگرانی ها شما را تعریف نمی کند. اما تصدیق آنها می تواند اولین گام باشد.
این به شما کمک می کند تا نگرانی های خود را بهتر مدیریت کنید و زندگی آرام تری داشته باشید. هوش شما یک نقطه قوت است. این چیزی است که شما را منحصر به فرد، بینش و توانا می کند. اجازه ندهید نگرانی های شما بر آن سایه افکند. هوش خود را در آغوش بگیرید و از آن به عنوان ابزاری برای رشد استفاده کنید نه منبع نگرانی.
پس پیش بروید، دنیایی را تصور کنید که در آن کنترل نگرانی های خود را در دست دارید، نه برعکس. و سپس برای تحقق آن تلاش کنید.
برایتان جالب خواهد بود
بر اساس روانشناسی، 8 راه ساده برای شاد کردن روز دیگران در زمانی که احساس غمگینی دارند!
شخصیت شناسی جالب: خال کجای بدنت نشانه شانس و ثروت است؟
7 عبارتی که در ظاهر زیبا به نظر می رسند، اما در واقع نیش دار و تهاجمی هستند!
8 موقعیت در زندگی که باید سکوت کنید: اگر می خواهید از درگیری های غیر ضروری جلوگیری کنید!
نشانه های افراد دو رو و حسود: 8 نشانه که نشان می دهد دوستتان دو رو است و از موفقیت شما خوشحال نیست!
9 چیزی که افراد باهوش هرگز برای آنها وقت یا پول خرج نمی کنند!
۱۵ راز افرادی که برای همه جذاب و دوست داشتنی هستند
7 نشانه که نشان می دهد کسی واقعاً دوست صمیمی شما نیست! (حتی اگر وانمود کند که دوست شماست!)
اگر این 8 علامت را دارید، از نظر عاطفی بسیار آسیب پذیر هستید!