;
تفریح و سرگرمیحکایت

حکایت دختر حاجی صیاد و خیانت معلم مکتب | بخش دوم

حکایت دختر حاجی صیاد : از اين طرف، پرى تو دشت و بيابان راه رفت و رفت تا به چوپانى برخورد. از طلاهاى سر و گردنش به چوپان داد و گفت که از گوسفندها را برايش سر ببرد.

شاید بپسندید:داستان دختر حاجی صیاد و خیانت معلم مکتب | بخش اول

حکایت دختر حاجی صیاد

همه چيز گوسفند را به چوپان داد فقط شکمبه‌اش را برداشت و کشيد روى سرش و شد يک کچلک درست و حسابي. بعد هم يک دست لباس کهنهٔ مردان از چوپان گرفت و پوشيد و راه افتاد. رفت و رفت تا رسيد به شهر خودشان. جلو در خانه‌شان بنا کرد به داد زدن که: ‘کى نوکر مى‌خواهد، کى نوکر مى‌خواهد؟’

زود حاجى صياد از خانه درآمد. ديد که چشم‌هاى کچلک مثل چشم‌هاى دختر خودش است. مهر و محبت کچلک توى دلش جوشيد. گفت: ‘آهاى پسر، مى‌آئى براى من نوکر بشوي؟’

پرى گفت: ‘چرا نمى‌شوم.’

حکایت دختر حاجی صیاد و خیانت معلم مکتب

حاجى صياد دخترش را به اسم نوکر برداشت به خانه آورد. به زنش گفت: ‘بيا نگاه کن. نوکر گرفته‌ام.’ زن حاجى نگاهى به کچلک کرد و گفت: ‘آخ خدا چه‌قدر به پرى خودم رفته.’

برادر پرى هم آمد و نگاهى کرد و گفت: ‘ننه، نگاه کن. چشم‌هايش شکل چشم‌هاى خواهر است.’

پرى توى خانه ماندگار شد، رازش را به کسى نگفت اما هر قدر زير و زرنگ مى‌جنبيد نمى‌توانست مثل مردها رفتار کند. زن حاجى مى‌ديد که کچلک بيشتر خانه‌دارى بلد است تا کار نوکري. پرى اتاق‌ها را زينت مى‌داد، فرش‌ها را جارو مى‌کرد و رخت مى‌شست. خلاصه پرى خودش را توى خانه خوب جا کرد. همه با او مثل پسر خانه رفتار مى‌کردند.

اينها را همين‌جا داشته باشيد، برايتان خبر از پادشاه و وزير بدهم:

روزى پادشاه و وزير نشسته بودند صحبت مى‌کردند که پادشاه گفت: ‘وزير، پرى دير کرد. ازش خبرى نشد. پاشو بار و بنديل ببنديم، لباس درويشى بپوشيم، برويم ببنيم دختر چه‌کار مى‌کند.’ وزير چيزى نگفت. پاشدند لباس درويشى پوشيدند و آمدند به شهر پري. توى کوچه و بازار پى دوست و آشنا مى‌گشتند که پرى آنها را ديد و شناخت. زودى آمد پيش حاجى صياد و گفت: آقا دو تا مهمان دارم. اگر اجازه مى‌دهيد آنها را بياوردم به خانه‌مان. درويشند.

حاجى صياد گفت: ‘پسر جان اين حرف‌ها چيه؟ خانه، خانهٔ خودت است. دو تا نباشد صد تا باشد. روى چشمم جاى مى‌دهم.’

پرى شاد شد و دويد پيش پادشاه و وزير. به يک بهانه‌اى سر حرف را باز کرد و آخر سر گفت: ‘بابا درويش‌ها، امشب بايد مهمان من باشيد.’

پادشاه گفت: ‘پسر، ول کن. تو که نوکرى بيشتر نيستي، چه‌طور مى‌خواهى ما را مهمان کني؟’ پى گفت: ‘آخر شما نمى‌دانيد، اربابم من را خيلى دوست دارد خودش اجازه داده.’

شاید بپسندید: تست روان شناسی: ابتدا چه چیزی نظرت را جلب کرد موش یا گربه!؟

حکایت دختر حاجی صیاد

بیشتر بخوانید: حکایت شنیدنی تاجر و مرد حمال: داستان تاجری که همراه زنش به خاک سپردنش!

آن‌وقت پادشاه و وزير را برداشت به خانه آورد. شام خوردند و به صحبت نشستند. پرى به حاجى صياد گفت: آقا اجازه مى‌دهيد بروم معلم مکتب را هم صدا کنم بيايد. مى‌گويند معلم مکتب خوش‌صحبت مى‌شود. يک کمى صحبت مى‌کند مهمان‌ها دلشان باز مى‌شود.’ حاجى گفت: ‘باشد، حالا که تو دلت مى‌خواهد، برو صداش کن بيايد.’

پرى پاشد رفت معلم مکتب را آورد. نشستند و از اين در و آن در صحبت کردند. پرى به پادشاه و وزير گفت: ‘بابا درويش‌ها، شما هم چيزى بگوئيد گوش کنيم. بابا درويش‌ها خيلى چيز مى‌دانند.’

پادشاه گفت: ‘کچل‌ها خيلى بهتر از درويش‌ها شعر و مثل بلدند. تو يکى بگو ما گوش کنيم.’ پرى که منتظر همين حرف بود، سر زخمش باز شد. گفت: ‘حالا که مجبورم مى‌کنيد يک چيزى برايتان مى‌گويم. اما اگر خوشتان نيامد تقصير من نيست.’ بعد شروع کرد به خواند:

من پرى‌ام، دختر حاجى صيادم

تو آسمون صب يه ستاره‌ى دلشادم

منو برد و کرد تو دره‌اى پياده

اون آقا وزير، نشسته رو سجاده

پسرامو کشت مثل يک جفت کبوتر

خون اونارو نزار بشه خاکستر

اى مهربان‌تر از همه درويش جان

قصهٔ من قصهٔ غمه درويش جان!…

معلم مکتب رفت. وزير دل در سينه‌اش ريخت و دستپاچه شد. پدرش از يک طرف بلند شد و مادرش از طرف ديگر گفتند: ‘پسر هر چه گفتى يک دفعه ديگر هم بگو.’

پرى هر چه گفته بود يک دفعهٔ ديگر هم گفت. بعد کلاه کچلى را از سرش برداشت و همه او را شناختند. بازار ماچ و بوسه گرم شد. پادشاه هم خودش را نشان داد. پرى سرگذشت خود را براى همه نقل کرد. صبح پادشاه امر کرد پرى را به حمام بردند. معلم مکتب و وزير را هم گردن زدند.

حاجى صياد هفت روز و هفت شب عروسى راه انداخت. دخترش را سپرد به‌دست پادشاه و راهشان انداخت.

بیشتر بخوانید: حکایت مرد خیالباف و کوزه | داستان مردی که یک کوزه داشت و هزار آزرو!

– دختر حاجى صياد

– افسانه‌هاى آذربايجان – ص ۹

– صمد بهرنگى و بهروز دهقاني

– انتشارات دنيا و روزبهان – ۱۳۵۸

(فرهنگ افسانه‌هاى مردم ايران – جلد پنجم (د)، على اشرف درويشيان، رضا خندان (مهابادي)).

شاید بپسندید:  اگر استخوان را در تصویر پیدا کنی، بینایی ات نمره اش 20 هست!

دختر حاجی صیاد

شاید بپسندید: حکایت مرد جوجه فروش و سه زن حقه باز | زنان حقه بازی که کلاه جوجه فروش را برداشتند و لختش کردند!

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

احتمالاً بپسندید: تست شخصیت: انتخابتان در میان بوقلمون ها نشان می دهد که آیا آدم شکاک هستی یا خیر!؟

 

 

 

 

دلایل عدم تمرکز چیست؟

می تواند علل روانی، محیطی و فیزیولوژیکی داشته باشد. نکته مهم این است که سعی کنیم اثرات این علل را به حداقل برسانیم. اعتیاد به فناوری نیز یکی از عواملی است که اخیراً باعث عدم تمرکز می شود.

شاید بپسندید: تست شخصیت: آیا می دانستی که رنگ لباست می تونه شخصیت‌ات رو افشا کنه!

تمرکز و عدم تمرکز چیست؟

تمرکز، توانایی ایجاد دقت بر روی یک کار بدون تأثیر محرک های داخلی و خارجی است. به طور خلاصه، تمرکز به معنای کنترل ذهن است. تمرکز به عنوان یکی از پیش نیازهای موفقیت پذیرفته شده است. اما عدم تمرکز به معنای کنترل ذهن توسط محرک های درونی و بیرونی است. به این ترتیب عدم تمرکز و کمبود آن، امکان یادگیری و کار با کیفیت را با خلل ایجاد می کند.

شاید بپسندید: تست قدرت دید: کدام تصویر گربه بیسبال باز با بقیه فرق داره!؟

آلزایمر و فعالیت مغز و  بازی های فکری

محققان دریافته اند که بخشی از اختلالات مغزی و رشد بیماری هایی همچون فراموش و آلزایمر با کاهش فعالیت های مغزی در ارتباط است. لذا برای جلوگیری و یا احمالا رشد این بیماری ها، باید تحرک مغز را افزایش داد. سوالات ریاضی شبیه سوال هوش ریاضی جاضر می تواند سبب افزایش عملکرد مغز شود. حل صحیح این سوال، نیازمند تمرکز و دقت است. در واقع تنها راه حل پاسخ به این سوالات نیز همین نکته است. بر همین اساس سوالاتی از این دست در کنار ایجاد سرگرمی برای سلامت مغز بسیار مفید هستند.

جالب خواهد بود: افسانه یا حکایت خارکن و دو دخترش | خارکنی که دو تا دخترشو از خانه بیرون کرد!

اهمیت سوالات هوش

این سوالات به شما کمک می کنند که عملکرد مغز شما افزایش پیدا کند. در دنیای کنونی که فعالیت بدنی و مغزی کاهش پیدا کرده است این سوالات هوش می تواند دقت، تمرکز و جزئی نگری شما را افزایش دهد. این مسئله از بیماری های مختلف مغزی نیر الزایمر و … می تواند جلوگیری کند.

شاید بپسندید:تست قدرت دید: چهره مخفی تصویر را پیدا کنید!

 

 

برایتان جالب خواهد بود

شاید بپسندید: حکایت دختر شوهر کش پادشاه چین که توسط درویش درمان شد!

شاید بپسندید: یکی از سگ ها را انتخاب کن تا بگم مهمترین ویژگی ات چیه!؟ | نتیجه شگفت زده ات می کنه!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 × 1 =

دکمه بازگشت به بالا