;
تفریح و سرگرمیحکایت

حکایت جالب ملانصرالدین و دزد کفش!

حکایت جالب ملانصرالدین و دزد کفش: ملانصرالدین در حیاط را باز کرد تا همسایه آبیارش داخل شود. کار این مرد مواظبت از چشمه‌های زیرزمینی بود که آب را از کوهستان به داخل ده می‌آورد.

شاید بپسندید: داستان مرد حکیم و دختر لجباز، حکایتی شنیدنی از ادبیات بی همتای فارسی!

حکایت جالب ملانصرالدین و دزد کفش

بعد از سلام و احوال پرسی ملا از او پرسید: “چرا امروز پا برهنه‌ای”؟ مرد آبیار در حالی که پایش را می‌خاراند جواب داد: “چون کفشهایم را گم کرده‌ام”. ملا گفت: “ماجرا را از اول بگو”. و این همان چیزی بود که حسین از اول می‌خواست آن را شرح بدهد. هر دو زیر درخت انگور نشستند و حسین داستان کفشهای گمشده‌اش را با صدای آهسته و ملایم شروع کرد: “دیروز رفتم به میهمانی. ما روی هم ده نفر بودیم. همگی کفشهایمان را در آوردیم. من نفر آخری بودم که به آنجا رسیدم، آنجا نه جفت کفش دیدم و هیچ کدام از آنها به تازگی و نویی کفش‌های من نبود. من هم کفشم را پیش کفشهای دیگر گذاشتم و داخل شدم. حرف زدیم و چای خوردیم، چای خوردیم و حرف زدیم و حرف زدیم و چای خوردیم …

ملا ریشش را خاراند و سرش را تکان داد که نشان بدهد به حرفهای او گوش می‌دهد. او به شنیدن درد دل مردم عادت کرده بود!.

مرد آبیار در ادامه حرفهای خود گفت: “آن‌هایی که آنجا بودند یکی یکی رفتند به خانه‌هایشان، من نفر آخری بودم که از اتاق بیرون آمدم. وقتی که بیرون را نگاه کردم چه دیدم؟!”

ملا به پاهای برهنه حسین نگاه کرد و حدس زد: ” دیدی کفشهایت آنجا نیست “!

حسین گفت: “همین طور است”!

مرد آبیار فکر کرد که می‌تواند امیدی داشته باشد، چون ملا پرسش اول را به تندی و به خوبی جواب داده بود. بعد حسین پرسش مشکلتری پرسید: “کفش‌های من چطور شده”؟

ملا جواب داد: “یکی از آن نه نفر آنها را با خودش برده. حتماً می‌خواسته با تو شوخی کند”

حسین که خوشحال بود از اینکه ملا همه چیز را فهمیده است گفت:”بله، ولی کدام یکی این کار را کرده است”؟

ملا گفت: “باید این را بفهمم.”

شاید بپسندید:تیز و زبل باشی خیلی راحت 3 تا تفاوت این اورانگوتان بامزه را پیدا می کنی!

حکایت جالب ملانصرالدین و دزد کفش

شاید بپسندید: یکی از این دو تا زن عصبانی ربات هست، اگه تیز باشی تو یه نگاه تشخیصش میدی!

آن‌ها ساکت نشستند؛ ملا در این فکر بود که راه چاره‌ای پیدا کند.زن ملا هم پشت سر هم برایشان چای گرم می‌آورد تا آنها را در فکر کردن کمک کرده باشد.عاقبت ملا فکری به خاطرش رسید و گفت: “به آن نه مرد بگو که همگی فردا صبح با هم به خانه من بیایند. من آنها را امتحان می‌کنم. امتحانی که حتماً معلوم می‌کند کدام یکی کفش تو را برداشته است”!

روز بعد، ملا سخت مشغول بود. اول در باغچه‌اش زانو زد و چیزهایی از زمین جمع کرد و بعد به آخور الاغش رفت. در موقع بازگشت، زنش را صدا زد تا با تنگی که دهانه نازک و باریکی داشت آب روی دستش بریزد. بعد رفت دم در خانه‌اش نشست تا آن ده نفر بیایند. او سراسر ده را زیر نظر گرفت. وقتی که آنها آمدند بعد از سلام و احوال پرسی همیشگی ملا به آنها گفت: “من میدانم که یکی از شما در میهمانی دیروز کفش این مرد را برده است”!

همه آنها یکی یکی با تعجب گفتند: “من این کار را کردم”؟!

ملا جواب داد: “در هر صورت بهتر می‌شود اگر شما کفش این مرد را همین حالا پس بدهید و زحمت را کمتر کنید”. آنها به یکدیگر نگاه کردند. از نگاهشان معلوم بود که به هم می‌گویند: تو این کار را بکن ولی هیچ کدام چیزی نگفتند

ملا گفت: “این خیلی آسان است که بفهمم چه کسی این کار را کرده است

ملا در حالی که به صورت آنها نگاه می‌کرد تا بفهمد چه کسی از همه مضطرب‌تر است، گفت: “من می‌خواهم که شما یکی یکی توی طویله پیش الاغ من بروید و در را پشت سر خود ببندید. هر کدام از شما باید نوک باریک دم الاغ مرا با دست بگیرید و آن را بکشید، البته با ملایمت. وقتی دزد کفش دم الاغ را بکشد، الاغ عرعر می‌کند

آن‌ها همان طور که ملا گفته بود عمل کردند. هر کدام از آنها در طویله را پشت سر خود بست و بعد از دقیقه‌ای بیرون آمد ولی الاغ ملا حتی یک بار هم عرعر نکرد. حسین با ناراحتی به ما گفت: “آزمایش شما نتوانست کاری انجام بدهد!ملا با خنده گفت: “حالا تازه اول کار است.” و بعد رو به مردها کرد و گفت: “من می‌خواهم یکی یکی شما از پیش من رد شوید و بینی و ریش مرا یکبار با دست راست و یکبار با دست چپ لمس کنید”.مردها همه از جلوی ملا رد شدند و هر کدام ریش و بینی او را لمس کردند. اول با دست راست و بعد با دست چپ.آخر سر آخرین نفر هم از جلو ملا رد شد. ملا به او اشاره کرد و گفت: تو کفشها را برداشتی، تو آنها را پنهان کردی، کفش‌ها را به صاحبش پس بده

مرد با چهره‌ای قرمز و صدایی لرزان گفت: “این کار فقط یک شوخی بود. کفش‌های او حالا در خورجین الاغ من است که دم در خانه ایستاده است؛ ولی شما از کجا حدس زدید که من این کار را کرده‌ام”؟

ملا با خنده گفت این کار آسانی بود: “دست‌های خودت را بو کن”

دزد دستهایش را بو کرد؛ ولی بویی غیر از بوی همیشگی چرم زین الاغش و ابزار کارش و آخرین غذایی که خورده بود به مشامش نرسید. ملا گفت: “حالا دستهای دیگران را بو کن”.

شاید بپسندید: اگه باهوشی بگو، اشتباه تصویر فوتبالیست های خانم چیه!

حکایت جالب ملانصرالدین و دزد کفش

دزد دست های دیگران را بو کرد و گفت: “زیتون، دستهای همه بوی زیتون می‌دهد. زیتونی که از باغچه شما در آمده.” در همین موقع عرعر دوستانه الاغ ملا بلند شد. الاغ به آرامی از طویله بیرون آمد، او حس می‌کرد که به قدر کافی در طویله تنها بوده است. ملا به آن مرد دستور داد: “دم الاغ را هم بو کن! سر دمش را بو کن، تنها تو ترسیدی که دم الاغ را بکشی، مبادا که او عرعر کند و دزد شناخته شود”.

دزد دم الاغ را گرفت و انتهای آن را نزدیک دماغ خود برد و بعد گفت: “زیتون! این هم بوی زیتون می‌دهد”

حالا دیگر مقصود از آزمایش ملا به همه آنها معلوم شده بود. راستی که امتحان بسیار خوبی بود !

دزد خنده‌اش گرفت و همه آنها با هم خندیدند. سپس دزد از خانه بیرون رفت تا کفشها را از خورجین الاغش بیاورد .

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

شاید بپسندید: اولین چیزی که در تصویر می‌بینی، تعیین می‌کنه که یک رهبر هستی یا نه؟

 

 

اهمیت این آزمون های تصویری برای افزایش تمرکز

تصاویری شبیه تصویر فوق می توانند قدرت تمرکز و دقت شما را افزایش دهند. شما با حل مرتب معماها و سوالات هوش و تصاویر این چنین، مغز خود را به فعالیت وادار می کنید. این مسئله به افزایش تمرکز، دقت و جزئی نگری شما خواهد افزود.برای حل سوالات هوش و تصاویر پازلی، دقت کردن حرف اول برای موفقیت است. اکنون نیز به دقت به تصویر نگاه کنید.

شاید بپسندید:تست هوش:اگر N=333، 444=T، 555=F باشد، 888=؟ چه حرفی خواهد بود؟

دلایل عدم تمرکز چیست؟

می تواند علل روانی، محیطی و فیزیولوژیکی داشته باشد. نکته مهم این است که سعی کنیم اثرات این علل را به حداقل برسانیم. اعتیاد به فناوری نیز یکی از عواملی است که اخیراً باعث عدم تمرکز می شود.

شاید بپسندید:3 تفاوت بین دو تصویر رو نهنگ رو تو 8 ثانیه پیدا کن!

تمرکز و عدم تمرکز چیست؟

تمرکز، توانایی ایجاد دقت بر روی یک کار بدون تأثیر محرک های داخلی و خارجی است. به طور خلاصه، تمرکز به معنای کنترل ذهن است. تمرکز به عنوان یکی از پیش نیازهای موفقیت پذیرفته شده است. اما عدم تمرکز به معنای کنترل ذهن توسط محرک های درونی و بیرونی است. به این ترتیب عدم تمرکز و کمبود آن، امکان یادگیری و کار با کیفیت را با خلل ایجاد می کند.

شاید بپسندید: اگه چشات عقابی باشه در 20 ثانیه تفاوت های دو تصویر کف دریا را پیدا می کنی!

آلزایمر و فعالیت مغز و  بازی های فکری

محققان دریافته اند که بخشی از اختلالات مغزی و رشد بیماری هایی همچون فراموش و آلزایمر با کاهش فعالیت های مغزی در ارتباط است. لذا برای جلوگیری و یا احمالا رشد این بیماری ها، باید تحرک مغز را افزایش داد. سوالات ریاضی شبیه سوال هوش ریاضی جاضر می تواند سبب افزایش عملکرد مغز شود. حل صحیح این سوال، نیازمند تمرکز و دقت است. در واقع تنها راه حل پاسخ به این سوالات نیز همین نکته است. بر همین اساس سوالاتی از این دست در کنار ایجاد سرگرمی برای سلامت مغز بسیار مفید هستند.

شاید بپسندید: 95 درصد افراد افراد در رمزگشایی این دنباله عددی ناموفق بوده اند!

اهمیت سوالات هوش

این سوالات به شما کمک می کنند که عملکرد مغز شما افزایش پیدا کند. در دنیای کنونی که فعالیت بدنی و مغزی کاهش پیدا کرده است این سوالات هوش می تواند دقت، تمرکز و جزئی نگری شما را افزایش دهد. این مسئله از بیماری های مختلف مغزی نیر الزایمر و … می تواند جلوگیری کند.

شاید بپسندید: فقط باهوشا متوجه میشن: همسر مرد را در میان ربات ها شناسایی کنید!

 

برایتان جالب خواهد بود

شاید بپسندید: توانایی محاسباتی خودت رو با حل این معادله ارزیابی کن!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

20 − چهارده =

دکمه بازگشت به بالا