;
تفریح و سرگرمیحکایت

 داستان جوان زرنگ و مرد احمق!

داستان جوان زرنگ و مرد احمق: روزی جوانی روستایی که در ظاهر نادان و ابله ولی در باطن خیلی زرنگ بود، به مردی سوار بر اسب برخورد. بین آن‌ها صحبت درگرفت….

شاید بپسندید: حکایت زن بدکاره و مرد عابد: داستان عابدی که فریب خورد و زن بدکاره ای که بهشتی شد!

 داستان جوان زرنگ و مرد احمق!

داستان جوان زرنگ و مرد احمق: روزی جوانی روستایی که در ظاهر نادان و ابله ولی در باطن خیلی زرنگ بود، به مردی سوار بر اسب برخورد. بین آن‌ها صحبت درگرفت. مرد پرسید:

– پدرت چکاره است؟

جوان این طور گفت:

– شکار می‌کند. هر شکاری که به چنگش بیاید روی زمین می‌اندازد و هر کدام را که به چنگ نیاورد همراه خودش به منزل می‌برد.

اسب سوار تعجب کرد و گفت:

– چطور چنین چیزی ممکن است؟

برایتان جالب خواهد بود: چشات تیز باشه در 10 ثانیه تفاوت های دو تصویر ماهی رنگی را پیدا می کنی!

 داستان جوان زرنگ و مرد احمق

شاید بپسندید: کدام زن شاغل و کدام خانه دار است | خیلی ها جواب درست ندادند!؟

آن مرد نمی‌دانست که پدر جوان پوستینی دارد که پر از کک است. هر کدام از این کک‌ها را که بگیرد می‌کشد و می‌اندازد روی زمین و هر کدام را که به چنگ نیاورد همراه خودش به منزل می‌برد.

– مادرت چه می‌کند؟

– نان خورده را می‌پزد.

مرد سوار دوباره تعجب کرد و پرسید:

– مقصودت چیست؟

جوان به او گفت:

– تو عجب آدمی احمقی هستی! خیلی ساده است. در هفته‌ی گذشته مادرم از همسایه‌ها نان قرض کرد و خوردیم حالا دارد نام می‌پزد که نان خورده را پس بدهد.

– خواهرت چه می‌کند؟

– در سوگواری و عروسی گریه و زاری می‌کند.

مرد تعجب کرد و پرسید:

– یعنی چه؟

– خیلی ساده است. سال گذشته در یک جشن عروسی خوشی کرده و حالا فرزندی که متولد شده دارد گریه می‌کند.

مرد گفت:

– فردا به منزل من بیا تا برای این جواب‌های عاقلانه‌ای که دادی پاداشی به تو بدهم.

روز بعد جوان نزد آن مرد اسب سوار رفت. مرد گفت:

– آمدی؟ با نوکر من به زیرزمین برو. در آن جا از تو پذیرایی خواهند کرد.

جوان همراه نوکر به زیرزمین رفت. نوکر به او گفت:

– چوب پنبه را از سوراخ آن بشکه بردار و هر چه می‌خواهی بخور.

جوان شلاقی را زیر لباس نوکر ارباب دید و موضوع را فهمید. گفت:

– من بلد نیستم چوب پنبه را بردارم. تو به من یاد بده. نوکر به طرف بشکه رفت که چوب پنبه را بردارد. در این موقع جوان دست دراز کرد و شلاق او را بیرون آورد و محکم برپشت او کوبید. سپس مقداری گوشت پخته از گوشه‌ای برداشت و در زیر پیراهن خودش پنهان کرد و از زیرزمین بیرون آمد. تکه گوشتی را که پشت گردنش در زیر پیراهن پنهان کرده بود مثل قوز دیده می‌شد.

صاحبخانه از پشت پنجره جوان را دید و فریاد زد:

-‌ ای جوان چه چیز نصیبت شد؟ راست آمدی و کج می‌روی.

جوان خندید و گفت:

– اگر همه روزه این نصیب و قسمت را داشتم غم و غصه‌ای در روزگار نداشتم.

برایتان جالب خواهد بود: چیستان: بدون شک پاییز با آن به اتمام می رسد و زمستان با آن آغاز می شود!

 داستان جوان زرنگ و مرد احمق

منبع:

نی‌ یدره، یان؛ (1382)، داستان‌های لتونی؛ ترجمه‌ی روحی ارباب؛ تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم

 

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

شاید بپسندید: همسر مدیرکل را بین این 3 زن پیدا کن!

 

 

 

 

آلزایمر و فعالیت مغز و  بازی های فکری

محققان دریافته اند که بخشی از اختلالات مغزی و رشد بیماری هایی همچون فراموش و آلزایمر با کاهش فعالیت های مغزی در ارتباط است. لذا برای جلوگیری و یا احمالا رشد این بیماری ها، باید تحرک مغز را افزایش داد. سوالات ریاضی شبیه سوال هوش ریاضی جاضر می تواند سبب افزایش عملکرد مغز شود. حل صحیح این سوال، نیازمند تمرکز و دقت است. در واقع تنها راه حل پاسخ به این سوالات نیز همین نکته است. بر همین اساس سوالاتی از این دست در کنار ایجاد سرگرمی برای سلامت مغز بسیار مفید هستند.

احتمالاً بپسندید: یکی از سگ ها را انتخاب کن تا بگم مهمترین ویژگی ات چیه!؟ | نتیجه شگفت زده ات می کنه!

اهمیت سوالات هوش

این سوالات به شما کمک می کنند که عملکرد مغز شما افزایش پیدا کند. در دنیای کنونی که فعالیت بدنی و مغزی کاهش پیدا کرده است این سوالات هوش می تواند دقت، تمرکز و جزئی نگری شما را افزایش دهد. این مسئله از بیماری های مختلف مغزی نیر الزایمر و … می تواند جلوگیری کند.

شاید بپسندید: دیدت مشکلی نداشته باشه تو یه نگاه حرف M را میان W ها پیدا می کنی!

 

 

برایتان جالب خواهد بود

شاید بپسندید: منطق و هوش خود را بیازمایید | اگر 4+4=8 و 5+5= 15 شود معادله 6+6=؟ چند می شود!؟

احتمالاً بپسندید: به جای علامت سوال چه عددی باید باشد!؟

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هجده − 5 =

دکمه بازگشت به بالا