حکایت
-
حکایت بی عقل و با عقل | حکایت نادانی که در عین کم عقلی می گفت من چیزی می دانم که شما نمی دانید!
مردی که از فهم و کمال سهمی داشت و از مال دنیا بهرهای نداشت پیاده از شهری به شهر دیگر…
بیشتر بخوانید » -
داستان تاریخی سلطان محمود و کبک یک پا | عاقبت خیانت مرگ است!
سلطان محمود که اولین فرمانروای مستقل و بزرگترین فرد خاندان غزنوی است، به جنگاوری و بیباکی و کثرت فتوحات و…
بیشتر بخوانید » -
حکایت شرط عجیب ازدواج دختر پادشاه برای پسر فقیر!
در زمانهاي قديم پادشاهي بود كه تنها يك دختر داشت و اسم دختره گل مهره بود و اين دختر اسب…
بیشتر بخوانید » -
حکایت شنیدنی حضرت سلیمان و زبان گربه ها | حکایت مردی که میخواست زبان حیوانات را بیاموزد!
مردی به پیامبر خدا، حضرت سلیمان، مراجعه کرد و گفت: ای پیامبر میخواهم به من زبان یکی از حیوانات را…
بیشتر بخوانید » -
حکایت خواهر ندار و خواهر دارا | داستان خواهری که صداقتش عاقبت خوش را برایش رقم زد!
دو تا خواهر بودند. يکى ندار و ديگرى دارا بود. خانههاى آنها روبهروى هم بود. خواهر ندار نسبت به خواهر…
بیشتر بخوانید » -
حکایت پسر پارچه فروش و زن هوس باز | داستانی شنیدنی و واقعی!
پارچه فروش شاگرد خود را همراه زن فرستاد. شاگرد نمی دانست که زن در منزل همه چیز را فراهم کرده…
بیشتر بخوانید » -
حکایت ضرب المثل باد آورده را باد می برد!
در دوران قبل از ورود اسلام به ایران و در زمان پادشاهی ساسانیان جنگ های بسیاری بین ایرانیان و رومیان…
بیشتر بخوانید » -
حکایت عشق مخفیانه غلام به دختر تاجر | داستان برده ای که عشق اش به دختر تاجر او را به فنا داد!
در قدیم به محتشمان و ثروتمندان خواجه می گفتند . یکی از این خواجگان ، غلامی سیاه داشت که بدو…
بیشتر بخوانید » -
حکایت ضرب المثل مرغ همسایه غاز است!
این داستان زندگی اکثر ما انسان هاست همیشه نگاه مان به دنیای بیرون است ایده آل ها و زیبایی ها…
بیشتر بخوانید » -
داستان آموزنده کرگدن اشرف مخلوقات نیست!
کرگدنی گورخر کوچک را دید که در گل و لای فرو رفته و هر چه تلاش میکند نمیتواند خود را…
بیشتر بخوانید »