حکایت ضرب المثل
-
تفریح و سرگرمی
داستان جالب و شنیدنی دو قورت و نیمش باقی مانده!
حضرت سلیمان زبان همه جانداران را می دانست ، روزی از خدا خواست تا یک روز تمام مخلوقات خدا را…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان جالب ضرب المثل ارزن عثمانی خروس ایرانی!
احتمالا این ضرب المثل ارزن عثمانی خروس ایرانی را شنیده باشید. در جریان نبرد نادر شاه با عثمانی ها روزی…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت ریش گرو گذاشتن: از چه زمان ریش گرو گذاشتن میان مردان ایرانی مرسوم شد!
در روزگاران قدیم تاجر جوان که تجارت پیشه بود همراه کاروانی می رفت که راهزنان به آن ها حمله کرده…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
معنی ضرب المثل شستم خبردار شد!
عبارت شستش خبردار شد کنایه از این است که شخص از یک موضوع خاص که منجر به رساندن ضرر و…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان جالب و شنیدنی آدم گرسنه سنگ را هم می خورد!
مرد حکیم با پسرش در حال گذر از یک کوچه بودند که صدای اذان را شنیدند. پسر لقمان گفت: پدر…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
ضرب المثل یک خشت هم بزار در دیگ|عروسی که نمی خواست مادر شوهرش بفهمد که چیزی بلد نیست!
آوردهاند که در گذشته، دختری را به عقد پسری در آوردند. این دختر بسیار مغرور و خودشیفته بود و در…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت ضرب المثل دسته گل به آب دادن | داستان مردی که با نحسی خود عروسی را به عزا تبدیل کرد!
دو برادر بودند که یکی از آنها به عقیده مردم قدمش سبک و مبارک بود و دیگری قدمش بد بود…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت تا پول داری رفیقتم قربان بند کیفتم | داستان دوستانی که مگس دور شیرینی هستند!
در عهد قدیم مردی ثروتمندی بود که فرزندی عیاش داشت. هرچه پدر به فرزند خود نصیحت می کرد که با دوستان بد…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت بار الاغ را که بردارند پالانش را هم به مقصد نمی رساند!
هیزم شکنی، الاغ و شتری داشت و از آنها برای حمل هیزمش کمک می گرفت. هیزم ها را بار آنها…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
آش نخورده و دهان و سخته | داستان شاگرد بازاری که از خجالت خودش را به دندان درد زد!
مردی در بازارچه شهر حجره ای داشت و پارچه می فروخت . شاگرد او پسر خوب و مودبی بود ولیکن…
بیشتر بخوانید »