;
تفریح و سرگرمی

داستان ملا نصرالدین و غاز یک پا

داستان های ملا نصرالدین هیچگاه قدیمی نمی شوند. این داستان ها علاوه بر سرگرمی می توانند حاوی نکات جالبی باشند. در داستان ملانصرالدین و غاز یک پا، افراد رند و زیرک به تصویر کشیده می شود که در هر حالی تلاش دارند، یک اشتباه و نقص را درست و منطقی جلوه دهند. با چشمک همراه باشید.

بیشتر بخوانید: بار کج هیچ گاه به مقصد نمی رسد: داستان الاغ سخت کوش  و بز حسود

ملا نصرالدین و غاز یک پا

دوستان ملا نصرالدین به او خبر دادند که حاکم جدید وارد شهر شده است و باید به دیدار او بروند. به خصوص اینکه حاکم جدید، شخصاً دوست دارد ملا نصرالدین را از نزدیک ببیند.

ملا به دوستانش گفت: شما به همراه بقیه به دیدن حاکم بروید. من روزی دیگر خواهم رفت.

ملانصرالدین به خانه آمد و به همسرش گفت که حاکم خواهان دیدار با اوست. اما برای دیدن و ملاقات حاکم تازه، باید هدیه ای شایسته هم تهیه کرد.

همسرش فکری کرد و گفت، هیچ چیز بهتر از غاز شکم پر پخته شده که من می پزم نیست!

ملا دستی به ریش خود کشید و گفت: اره! عالی هست.

روز بعد ملا نصرالدین به همراه غاز سرخ شده شکم پر راهی مقر حاکم شد. اما در بین راه گرسنه اش شد و یک ران غاز را خورد. با خودش گفت اشکالی ندارد، غاز بزرگی است و همین هم برای حاکم کافی است.

در دربار حاکم

حاکم وقتی غاز را با یک پا دید از ملا نصرالدین پرسید :

یک پای دیگر این پرنده کجاست؟

ملا بلافاصله گفت : قربان در شهر ما غاز بیشتر از یک پا ندارد ، اگر باور نمیکنی غاز هایی را که در کنار حوض عمارت شما ایستاده اند را ببینید.

حاکم به کنار پنجره رفت و به کنار حوض نگریست. اتفاقا چند غاز بر روی یک پای خویش ایستاده و به خواب فرو رفته بودند.

ملا با خوشحالی گفت : نگفتم قربان غاز های این شهر بیشتر از یک پا ندارند.

اما در همین هنگام، چند نفر از خدمتکاران عمارت با چوب های در دست به سوی غازها آمدندو به آنها می زدند تا آنها را به سوی لانه هایشان راهنمایی کنند!

حاکم رو کرد به ملا نصرالدین و گفت: مردک به من دروغ می گویی! دیدی که غازها همگی دو پا دارند.

ملا نصرالدین حاضرجواب هم بلافاصله گفت : سرورم! چوبی را که آنها نوش جان کردند اگر به بدن من و شما هم می زدند، به جای دو پا، بلافاصله چهار پا پیدا می کردیم و فرار می کردیم.

بیشتر بخوانید: داستان کوتاه درباره حسادت: برادر حسودی که قناعت نداشت!

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

لینک های مرتبط:

حکایت: ملا نصرالدین و دیگی که فرزند به دنیا آورد!

تست:قدرت بینایی و چشم عقابی بودن خود را با پیدا کردن چهره‌ها اثبات کنید!

حکایت مرد نابینای ثروتمند و بی خیال ترین فرد جهان

تست شخصیت: رنگ مورد علاقه شما، از شخصیت شما می‌گوید!

آزمون قدرت چشم: از یک نوع طرح، تنها یک توپ است، آن را پیدا کنید.

نوشته های مشابه

2 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یازده + 16 =

دکمه بازگشت به بالا