حکایت جالب دختری که به تنهائی از پس چهل دزد برآمد!
دختری که به تنهائی از پس چهل دزد برآمد: دو تا خواهر بودند، يکى تو شهر زندگى مىکرد يکى هم تو ده. روزى خواهر شهرى براى خواهرش پيغام فرستاد که: عروسى دخترم است چند روزى به کمک من بيا.
شاید بپسندید: داستان کوتاه نادان پولدار و دانای بی پول!
دختری که به تنهائی از پس چهل دزد برآمد
خواهر دهاتى اسباب و لوازم سفرش را مهيا کرد و وقت رفتن به دخترش گفت: ‘يک چند روز از خودت مواظبت کن تا من روز عروسى برگردم و تو را با خودم ببرم.’ دختر گفت: ‘من شبها تنهائى مىترسم.’ مادر به خانهٔ همسايه رفت و از او خواهش کرد که دخترش را شبها پيش دختر او بفرستد.
يک شب که دختر رفته بود همسايه را خبر کند، آقا دزده آمد، رفت تو زيرزمين قايم شد. دو تا دخترا که به خانه آمدند، نشستند از اين در و آن در صحبت کردن بعد هوس برف شيره کردند. قرار شد دختر همسايه برود از تو زيرزمين شيره بياورد، آن يکى هم از روى پشتبام برف. دختر همسايه وقتى رفت تو زيرزمين، آقادزده بالاى تاقچه قايم شد.
تغار شيره هم پائين تاقچه بود و عکس دزده افتاده بود روى شيره. دختر همسايه همين که رفت شيره بردار نگاهش افتاد به عکس دزده پيش خودش گفت: ‘عجب اين دختره رفته اين نرهخر را آورده اينجا قايم کرده.’ از زيرزمين بالا آمد وخودش را به مريضى زد و به خانهاش رفت. دختر تنها ماند و دزده هم که ميدان را خالى ديد از زيرزمين بيرون آمد. دختر تا چشمش به او افتاد دست انداخت به گردنش و گفت: ‘دائى جون قربونت برم، کجا بودى تا حالا، مادرم داره از دورى تو ديوانه مىشود. واى واى چقدر لباسهايت کثيف است. زود باش. لباسهايت را دربياور تا خوب بشورمشان.’
شاید بپسندید: حکایت ابراهیم گاوچران و همسرانش | داستان حاکمی که عاشق زیبایی همسر ابراهیم گاوچران شد!
بیشتر بخوانید: تست قدرت دید: خرس قهوه ای را در میان گوزن های شمالی پیدا کن!
آقا دزده که هم مبهوت بود و هم مسرور لباسهايش را درآورد و شد لخت و پتي. دختر لباسها را توى تشت انداخت و شست. بعد به دزده گفت: ‘دائى جون يک زحمتى بکش، اين آب کثيف تشت را بريز تو کوچه. الهى که قربون دائى برم من.’ آقادزده تشت را برداشت و برد تو کوچه، دختر گفت: ‘دائى جون يک کم آن طرفتر بريز.’ آقا دزده که دور شد، دختر در خانه را بست و لباسهاى خيس او را از بالا يبام تو کوچه انداخت.
دزده که بدجورى رودست خورده بود، همانطور لخت و پتى با عصبانيت رفت سراغ دوستانش آنچه را به سرش آمده بود براى آنها تعريف کرد. دزدها بهشان برخورد که يک دختر چنين بلائى سر يکى از دوستانشان بياورد. نشستند به شور و مشورت و تصميم گرفتند کسى را بفرستند دم خانه دختر تا او را فريب بده دو به آنجا بکشاند. پيرزنى را پيدا کردند و صد تومان به او دادند و يادش دادند که چه کند و چه بگويد.
پيرزن آمد تا رسيد به خانهٔ دختر. در زد. دختر در را باز کرد. پيرزن گفت: ‘ننه جون حاضر شو که مادرت مرا فرستاد تا تو را به عروسى ببرم.’ دختر لباسهاى نو پوشيدن و با پيرزن راهى شد. رفتند و رفتند تا وسط بيابان به ساختمانى رسيدند. پيرزن داخل شد و به دختر گفت: ‘تو برو اتاق بالا منتظر باش. من بايد دختر ديگرى هم براى عروسى خبر کنم.’ دختر رفت اتاق بالا، از آنجا نگاه کرد ديد تو حايط چهل دزد سبيل از بناگوش در رفته دورتادور نشستهاند دزد آن شبى هم ميانشان است.
شستش خبردار شد که تو تله افتاده است. برگشت تو اتاق و ديد چارهاى ندارد جز اينکه تيغهٔ ديوار را که رو به بيابان بود خراب کند. با لگد زد و يک مقدار از آنرا ريخت. ديد ساربانى با شترش رد مىشود او را صدا زد. ساربان آمد پاى ديوار دختر گفت: ‘بغل واکن.’ ساربان بغل وا کرد، دختر خودش را انداخت تو بغل ساربان. روى شتر پشت ساربان نشست. حال و حکايت را براى ساربان تعريف کرد. ساربان او را به خانهاش رساند و رفت.
شاید بپسندید:تست قدرت دید: گلی که با بقیه فرق داره رو پیدا کن!
اما بشنويد از دزدها که سر اينکه کدام يک اول به سراغ دختر بروند، دعوا داشتند. دزد آن شبى گفت: ‘اول حق من است، صد تومان را هم که من به پيرزن دادهام.’ بعد در حالى که ته دلش قند آب مىکرد رفت تو اتاق. ديد جا تر است و بچه نيست. دزدها داغشان اگر يکى بود شد صد تا. باز نشستند به شور و مشورت. تصميم گرفتند، چند تا خيک بزرگ تهيه کنند. يکى را پر از شيره کنند و در بقيه خيکها هم چند تا از دزدها پنهان شوند. چنين کردند و خيکها را روى چند تا الاغ بار کردند و آمدند به در خانهٔ دختر.
در زدند. دختر در را باز کرد. گفتند: ‘باباجان هوا بارانى است مىترسيم شيرههامان خراب شود. اجازه بده اين خيکها را تو خانهٔ شما بگذاريم، هوا که خوب شد بيائيم ببريم.’ دختر گفت: ‘باشه. بهشرطى که خيکها شيره پس ندهند و آجرهاى کف خانه را کثيف نکنند و الا خرهاىتان را گرو نگه مىدارم.’ قبول کردند. وقتى آن چند نفر رفتند. دختر رفت چاقوى بزرگى آورد و به هر کدام از خيکها – که دزدها توى آن بودند – هفت هشت تا ضربه زد.
چند ساعتى گذشته بود که دزدها گفتند: ‘اين نمىشود که آن چند تا عيش و نوش کنند و ما منتظر بمانيم.’ اين بود که آمدند به در خانه دختر. دختر در را باز کرد و گفت: ‘بيائيد خيکهايتان را ببريد که آجرهامان را کثيف کردند.’ آنها الاغها را بار کردند و رفتند. همان روز مادر دختر آمد دنبالش و بردش عروسي.
– دخترى که به تنهائى از پس چهل دزد برآمد
– قصههاى مشدى گلين خانم – ص ۳۸۵
– ل. پ. الول ساتن – ويرايش اولريش مارتولف، آذر اميرحسيني، سيد احمد وکيليان
– نشر مرکز – چاپ اول ۱۳۷۴
(فرهنگ افسانههاى مردم ايران – جلد پنجم (د)، على اشرف درويشيان، رضا خندان (مهابادي.)
شاید بپسندید: تست هوش: آدم فضایی تصویر رو پیدا کن!
شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.
شاید بپسندید: در 10 ثانیه مجموع ارزش عددی مرغ، ماهی و خرگوش را پیدا کنید!
اهمیت این آزمون های تصویری برای افزایش تمرکز
تصاویری شبیه تصویر فوق می توانند قدرت تمرکز و دقت شما را افزایش دهند. شما با حل مرتب معماها و سوالات هوش و تصاویر این چنین، مغز خود را به فعالیت وادار می کنید. این مسئله به افزایش تمرکز، دقت و جزئی نگری شما خواهد افزود.برای حل سوالات هوش و تصاویر پازلی، دقت کردن حرف اول برای موفقیت است. اکنون نیز به دقت به تصویر نگاه کنید.
شاید بپسندید: چشات تیز مثل عقاب باشه 3 تفاوت تصویر تنگ ماهی را پیدا می کنی!
دلایل عدم تمرکز چیست؟
می تواند علل روانی، محیطی و فیزیولوژیکی داشته باشد. نکته مهم این است که سعی کنیم اثرات این علل را به حداقل برسانیم. اعتیاد به فناوری نیز یکی از عواملی است که اخیراً باعث عدم تمرکز می شود.
شاید بپسندید: رویاپردازی یا منطق گرا!؟ | در تصویر ابتدا چی دیدی!؟
تمرکز و عدم تمرکز چیست؟
تمرکز، توانایی ایجاد دقت بر روی یک کار بدون تأثیر محرک های داخلی و خارجی است. به طور خلاصه، تمرکز به معنای کنترل ذهن است. تمرکز به عنوان یکی از پیش نیازهای موفقیت پذیرفته شده است. اما عدم تمرکز به معنای کنترل ذهن توسط محرک های درونی و بیرونی است. به این ترتیب عدم تمرکز و کمبود آن، امکان یادگیری و کار با کیفیت را با خلل ایجاد می کند.
شاید بپسندید:داستان عاشقانه بلوچی شی مرید و هانی | داستان مردی که عشقاش را به خاطر قولش فدا کرد!
آلزایمر و فعالیت مغز و بازی های فکری
محققان دریافته اند که بخشی از اختلالات مغزی و رشد بیماری هایی همچون فراموش و آلزایمر با کاهش فعالیت های مغزی در ارتباط است. لذا برای جلوگیری و یا احمالا رشد این بیماری ها، باید تحرک مغز را افزایش داد. سوالات ریاضی شبیه سوال هوش ریاضی جاضر می تواند سبب افزایش عملکرد مغز شود. حل صحیح این سوال، نیازمند تمرکز و دقت است. در واقع تنها راه حل پاسخ به این سوالات نیز همین نکته است. بر همین اساس سوالاتی از این دست در کنار ایجاد سرگرمی برای سلامت مغز بسیار مفید هستند.
برایتان جالب خواهد بود: ریاضیات خوب باشه در کمتر از 10 ثانیه ارزش عددی خانه، گربه و سگ را پیدا می کنید!
اهمیت سوالات هوش
این سوالات به شما کمک می کنند که عملکرد مغز شما افزایش پیدا کند. در دنیای کنونی که فعالیت بدنی و مغزی کاهش پیدا کرده است این سوالات هوش می تواند دقت، تمرکز و جزئی نگری شما را افزایش دهد. این مسئله از بیماری های مختلف مغزی نیر الزایمر و … می تواند جلوگیری کند.
بیشتر بخوانید: اگه تفاوت دو تصویر مادر و کودک را پیدا کردی، حتماً بخاطر دقت بالات اسپند دود کن!
برایتان جالب خواهد بود
با دلیل منطقی بگو که کدام زن باردار است!؟