داستان های آموزنده
-
تفریح و سرگرمی
داستان کوتاه عشق به پستچی | داستان دختری که در 14 سالگی عاشق جوان پستچی محلشان شد!
چهارده ساله که بودم ؛ عاشق پستچی محل شدم. خیلی تصادفی رفتم در را باز کنم ونامه را بگیرم ،…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت شنیدنی بهلول و مهمانی قاضی | عاقبت مهمان بهلول چه می شود!؟
بهلول شبی در خانهاش مهمان داشت و در حال صحبت با مهمانش بود که قاصدی از راه رسید. قاصد پیام…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت طنز دو دیوانه | داستان دیوانه ای که فکر می کرد دیوانه نیست!
فرهاد و هوشنگ هر دو دیوانه در یک آسایشگاه روانى بودند. یک روز همینطور که در کنار استخر قدم مى…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت شنیدنی راه و بیراه | عاقبت رفیق حسود و خیانتکار
مرد راست و درستی بود که مردم به او «راه» میگفتند. راه، روزی از روزها هوای سفر زد به سرش.…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت شنیدنی شیطان و زن مکار !
زن به شیطان گفت : آیا آن مرد خیاط را می بینی ؟ میتوانی بروی وسوسه اش کنی که همسرش…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت شنیدنی امتحان رفقا: داستانی برای شناخت رفیق از نارفیق!
تاجرى بود، پسر داشت. اين تاجر روزى ده تومان به پسر مىداد. پسر هم پول را خرج سينما و گردش…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت حکیم دانا و دختر لجباز!
حکایت حکیم دانا و دختر لجباز، ماجرای دختری است که از ناحیه لگن آسیب می بیند ولی اجازه نمی دهد…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان عاشقانه بلوچی شی مرید و هانی | داستان مردی که عشقاش را به خاطر قولش فدا کرد!
شی مرید جوانی بلند بالا، زیبا و تیراندازی ماهر بود. مندا رند دختر بسبار زیبایی داشت که نامزد شی مرید…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان زن زیبای جوحی و قاضی هوس باز | داستان قاضی هوس بازی که در صندوق زن جوحی گرفتار شد!
جوحی یک سال گرفتار فقر و درویشی شد. وقتی خود را از همه سو بی چاره دید،به خانه رفت و…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت نجس ترین چیز در دنیا | داستان وزیری که مدفوع خود را می خورد!
گویند روزی پادشاهی این سوال برایش پیش می آید و می خواهد بداند که نجس ترین چیزها در دنیای خاکی…
بیشتر بخوانید »