
صحبت کردن در سوم شخص: وقتی کسی دربارهٔ خودش با کلماتی مثل «او»، «اون»، یا حتی با اسم خودش حرف میزند، ممکن است کمی عجیب، شوخطبعانه یا غیرعادی به نظر برسد. صحبتکردن دربارهٔ خود در سومشخص میتواند الگوهایی را آشکار کند که به تنظیم احساسات، هویت فرد و سبک ارتباطی او مربوط میشوند اما معنای واقعی این رفتار به زمینه بستگی دارد.
صحبت کردن در سوم شخص
در ادامه بررسی میکنیم چرا مردم این کار را انجام میدهند، چه چیزی دربارهٔ شخصیت فرد نشان میدهد، و چگونه در رفتارهای روزمره ظاهر میشود. همچنین به چند رفتار مشابه دیگر مثل بیقراری، حواسپرتی هنگام صحبت، یا بیش از حد توضیحدادن هم اشاره میکنیم.
چرا افراد از ضمیر سومشخص برای خود استفاده میکنند؟
۱) ایجاد فاصلهٔ احساسی
یکی از رایجترین دلایل، ایجاد یک فاصلهٔ کوچک بین خود و احساس فعلی است.
اگر فرد بگوید:
«جان نیاز به استراحت دارد»
بهجای
«من نیاز به استراحت دارم»
این نوع جملهبندی یک حائل احساسی ایجاد میکند و به او کمک میکند اضطراب، خشم یا خجالت را بهتر مدیریت کند.
ورزشکاران، اجراکنندگان و سخنرانان نیز گاهی از این تکنیک برای حفظ آرامش و تمرکز استفاده میکنند.
۲) تقویت هویت و حس “من”
برخی افراد وقتی احساس گیجی، فشار یا آشفتگی میکنند، از اسم خود استفاده میکنند تا احساس مرکزیت و ثبات پیدا کنند.
این الگو حتی ممکن است از دوران کودکی شکل گرفته باشد— چون بسیاری از والدین هنگام آموزش احساسات و مرزبندیها، با کودک در سومشخص صحبت میکنند:
«سارا الان ناراحته، باید آروم بشه.»
۳) دلایل اجتماعی و نمایشی
گاهی سومشخصگویی یک نوع ابراز شخصیت است: طنز، اعتمادبهنفس یا استایل ارتباطی.
افراد مشهور، کشتیگیرها، کاراکترهای رسانهای و اینفلوئنسرها گاهی از این شیوه استفاده میکنند تا پرزونا یا شخصیت رسانهای مشخصی بسازند.
در این موارد، موضوع بیشتر دربارهٔ «جلب توجه» یا «خارقالعاده بهنظر رسیدن» است، نه مدیریت احساسات.
۴) در موارد نادر: نشانهای از فشار روانی
در شرایط خاص، این نوع صحبتکردن میتواند با:
استرس بسیار شدید
تجربههای آسیبزا
احساس گسستگی یا «فاصله از خود»
برخی الگوهای رشدی یا شخصیتی
ارتباط داشته باشد.
این موضوع بهتنهایی نشانهٔ مشکل روانی نیست؛ اما اگر فرد در موقعیتهای تنشزا دائماً در سومشخص حرف بزند، ممکن است نشان دهد که در درون در حال مدیریت احساسات شدیدی است.
رفتارهای مشابه و معنای آنها
بسیاری از عادتهای روزمره نیز در مورد نحوهٔ مدیریت استرس یا سبک شخصیتی ما چیزهایی میگویند. چند نمونهٔ رایج:
✔️ کندن پوست اطراف ناخن یا جویدن کوتیکول
میتواند نشانهٔ تنش، کمالگرایی یا شیوهای ناخودآگاه برای آرامکردن اضطراب باشد.
✔️ شوخیکردن بیش از اندازه در موقعیتهای جدی
گاهی علامت ناراحتی، پرهیز از صمیمیت یا تلاشی برای کنترل فضای گفتگو است.
✔️ زیاد گفتن اطلاعات شخصی در ابتدای رابطه
ممکن است به تنهایی، تکانشگری، یا تلاش برای ایجاد صمیمیت سریع اشاره کند.
✔️ تکرار عباراتی خاص یا «تکیهکلام داشتن»
نوعی خودتنظیمی، تمرکز یا ایجاد ریتم قابل پیشبینی در زمان پراکندگی ذهن است.
✔️ قدمزدن هنگام صحبت
اغلب در افرادی دیده میشود که سریع فکر میکنند یا انرژی عصبی اضافه دارند.
✔️ پرهیز از تماس چشمی
میتواند نشانهٔ خجالت، خستگی اجتماعی، یا حساسیت حسی باشد— یا حتی تمرکز شدید.
✔️ مکث طولانی قبل از پاسخ
نشاندهندهٔ فکر زیاد، تلاش برای راضی نگهداشتن دیگران، یا خودسانسوری محتاطانه است.
جمعبندی
این رفتارهای کوچک برای تشخیص هیچ مسئلهای به کار نمیروند، اما به ما سرنخهایی میدهند از اینکه یک فرد چگونه فشارهای درونی، احساسات و استرس را مدیریت میکند.
اگر با درک و مهربانی به آنها نگاه کنیم، کمک میکنند تعاملات روزمره سادهتر، انسانیتر و قابلفهمتر شوند.







