مثنوی
-
تفریح و سرگرمی
حکایت عشق مخفی غلام هندو و دختر خواجه | برده ای که عشق اش به دختر تاجر، او را به فنا داد!
در قدیم به محتشمان و ثروتمندان خواجه می گفتند . یکی از این خواجگان ، غلامی سیاه داشت که بدو…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت بی عقل و با عقل | حکایت نادانی که در عین کم عقلی می گفت من چیزی می دانم که شما نمی دانید!
مردی که از فهم و کمال سهمی داشت و از مال دنیا بهرهای نداشت پیاده از شهری به شهر دیگر…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت اختلاف انگوری | داستان چهار گدا که کتاب لغت نوشتند!
چهار نفر گدای غریب به یک آبادی رسیده بودند و تازه باهم آشنا شده بودند. یکی از آنها فارسیزبان بود…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان زن زیبای جوحی و قاضی هوس باز | داستان قاضی هوس بازی که در صندوق زن جوحی گرفتار شد!
جوحی یک سال گرفتار فقر و درویشی شد. وقتی خود را از همه سو بی چاره دید،به خانه رفت و…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان زن زیبا و قاضی هوس باز که در صندوق گرفتار شد!
جوحی یک سال گرفتار فقر و درویشی شد. وقتی خود را از همه سو بی چاره دید،به خانه رفت و…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت ریش نجات بخش، داستان شنیدنی از مثنوی مولانا!
حکایت ریش نجات بخش: سلطان محمود غزنوی از شبگردی خیلی خوشش میآمد. بهطوریکه میدانیم در زمانهای قدیم کار دستگاههای دولتی…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت مرد دباغ در بازار عطر فروشان!
حکایت مرد دباغ در بازار عطر فروشان: روزي مردي از بازار عطرفروشان ميگذشت، ناگهان بر زمين افتاد و بيهوش شد.…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت آهو در طویله خران ! | همنشینی با احمق و ناجنس از جهنم بدتر است!
حکایت آهو در طویله خران: یک روزی بود و یک روزگاری. یک روز یک شکارچی از صحرا یک آهو گرفته…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت شاه و دو غلام زرخریدش!
حکایت شاه و دو غلام زرخریدش: پادشاهی دو غلام می خرد . یکی از آن دو ، زیبا رخسار و…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت جالب و شنیدنی حکم نا حق از مثنوی مولانا | حکایت مردی که از پس گردنی زدن پول در آورد!
حکایت جالب و شنیدنی حکم نا حق: یک روزی بود و یک روزگاری. یک پیرمرد کمبنیه و لاغراندام که خیلی…
بیشتر بخوانید »
- 1
- 2