داستان های پندآموز
-
تفریح و سرگرمی
داستان بز حسود و الاغ پرتلاش: بار کج هیچ وقت به مقصد نمی رسد!
روزی روزگاری یک الاغ و یک بز در انبار یک کشاورز زندگی می کردند. بز خیلی حسود بود.....با داستان بز…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان کوتاه الاغ باهوش و گرگ طمعکار| دیوانه در کار خود هشیار است!
روستایی کوله بار را به دوش گرفت و خر پا شکسته را در بیابان ول کرد و رفت. خر بدبخت…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت نصحیت خر به گاو که کار دستش داد!
در روزگاران قدیم خر و گاوی در یک طویله با هم زندگی میکردند. مرد روستایی از خر برای سواری استفاده می…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان شكي نيست كه خدا روزي رسان است اما يك سرفه ای هم بايد كرد!
شخص سادهلوحي مكرر شنيده بود كه خداوند متعال ضامن رزق بندگان است و به هر موجودي روزي رسان است. به…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان انگیزشی دو مرد ماهیگیر | فرصت ها مانند ابر بهار در گذرند!
دو مرد در کنار دریاچه ای مشغول ماهیگیری بودند. یکی از آنها ماهیگیر با تجربه و ماهری بود اما دیگری…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان شنیدنی سگ نابغه و صاحب ناسپاس!
قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت مرد دهن بین: داستان آدمی که حرف مردم برایش مهم بود!
در ایام قدیم پیرمردی همراه با پسر و تنها الاغش قصد سفر کردند. پیرمرد به پسر اصرار کرد که سوار…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
مرد حکیم و حاکم شهر | داستانی کهن درباره دوستی و ویژگی های دوست خوب!
روزی عارف پیری با مریدانش از کنار قصر پادشاه گذر میکرد. شاه که در ایوان کاخش مشغول به تماشا بود،…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت ناصرالدین شاه و ذغال فروش | داستان ذغال فروشی که ناصر الدین شاه را مثل ذغال سیاه کرد!
مرد ذغالفروش فقط یک شلوارک به پا داشت و مشغول جدا کردن ذغال از خاکه ذغالها بود و در نتیجه…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
جمیل و جمیله: ماجرای تلخ پسری که عاشق دختر طلسم شده بود+بخش دوم
مرد فقير يک روز، دو روز، سه روز و بالاخره يک ماه تمام در آن بيابان راه رفت تا اينکه…
بیشتر بخوانید »