داستان های پندآموز
-
تفریح و سرگرمی
حکایت شاه عباس و تنبه درباریان با پِهِن اسب : وقتی شاه عباس به جای تنباکو، پهن اسب روی قلیان درباریان قرار داد!
“شاه عباس صفوی” رجال کشور را به ضیافت شاهانه میهمان کرد و دستور داد تا درسرقلیان ها بجای تنباکو، ازسرگین…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان واقعی طلبه جوان و دختر فراری شاه : چگونه میر محمد، میر داماد شد!؟
طلبه جوان- در اتاق خود مشغول مطالعه بود که به ناگاه دختری وارد اتاق او شد. در را بست و…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان آموزنده معرفت سگ ها و نمک نشناسی پادشاه!
پادشاهي دستور داد 10 سگ وحشي تربيت کنند تا هر وزيري را که از او اشتباهي سرزد، جلوي آنها بيندازند…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت فیلبان و پادشاه با انصاف: داستان پادشاه بی انصافی که به ناحق لقب باانصاف پیدا کرد!
یک روز صیادان مخصوص که همراه پادشاه به شکار میرفتند توانستند در جنگل یک فیل وحشی قویهیکل را بگیرند که…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت شیر، روباه و خر بیسواد | سواد داشتن خطر دارد!
گویند در گذشته دور، در جنگلی شیر حاکم جنگل بود و مشاور ارشدش روباه بود و خر هم نماینده ی…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت دلش گیلاس می خواست اما قسمتش بادمجان بود!
روزی روزگاری چوپان ساده دل و فقیری بود که در این دنیا فقط با دو تا گوسفند در یک بیابان…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
فوت کوزه گری: حکایت استاد باهوش و شاگرد مغروری که ادعا می کرد از استاد بهتر است و شکست خورد!
در ایام قدیم کوزه گری با شاگردش مشغول کوزه گری بود. او هر روز به کمک شاگردش از خاک، گِل…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت تاریخی یعقوب اسحاق کندی و فقیه بلخی: حکایتی در باب علم در برابر تعصب!
روزی در مجلس مأمون، یعقوب بر جای یکی از بزرگان نشست. این موضوع باعث اعتراض آن فرد شد و گفت:…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان زیبا و پندآموز کلوخ انداختن تشنه از سر دیوار در جوی آب از مثنوی مولانا!
بر کنار جوی آبی دیوار بلندی بود که یک فرد تشنه آنسوی دیوار نشسته بود و به آب دسترسی نداشت…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت شیر مغرور و موش | وقتی غرور، اسباب هلاکت و سقوط شیر جنگل شد!
روزی روزگاری جنگلی سرسبز بود که حیوانات زیادی در آن زندگی می کردند. خرس، روباه، گرگ، فیل، میمون، شیر شاه…
بیشتر بخوانید »