داستان های پندآموز
-
تفریح و سرگرمی
حکایت شنیدنی شاه عباس و پینه دوز | روزی دهنده واقعی خداست!
شاه عباس لباس درويشى مىپوشيد و بهطور ناشناس در شهر مىگشت. شبى در دهانهٔ دروازهٔ شهر به خانهاى رسيد. صداى…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
مرد گدا در بازار | حکایت گدایی که ساکنان یک شهر را اُسکول کرد!!
فردى هرروز در بازار گدایی میکرد و مردم حماقت وی را دست می انداختند. دو سکه به او نشان می…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان دو کارگر که یکی از دیگری دو برابر بیشتر حقوق می گرفت!
در روزگاران قدیم تاجری حدود 5 سال دو تا شاگرد هم سن و سال رو استخدام کرده بود. گرچه هر…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت غول چراغ جادو و رئیس شرکت | هیچ وقت قبل از رئیس تان اظهار نظر نکنید!
یک روز منشی دفتر، مسئول بخش و مدیر شرکت در حال رفتن به سمت سلف برای صرف ناهار بودند. ناگهان…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
پیرمردی که بسیار خوش شانس بود، اما خودش رو خوش شانس نمی دونست!
در روزگاری کهن پیرمردی روستا زاده ای بود که یک پسر و یک اسب داشت. روزی اسب پیرمرد فرار کرد و…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
پادشاه و شاهینی که پرواز نمی کرد!
به یکی از پادشاهان قدیم، دو شاهین کوچک به عنوان هدیه دادند. بعد از آن، پادشاه شاهینها را به مربی…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
اصطلاح چوب توی آستین کردن از کجا آمده است!؟+داستان
محکومین درجه سومی هم بودند که عاملان اجرای قانون از روش هایی مثل چوب و تازیانه بر کف و کفل…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان بقال حیله گر و مرد فقیر : بقالی که خودش کم فروشی می کرد، اما دیگران را متهم به دزدی می کرد!
مرد فقیرى بود که همسرش کره مى ساخت و او آن را به یکى از بقالى های شهر مى فروخت.…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت کشاورز و خر بیچاره ای که در چاه افتاد و مردمانی که اندازه الاغ، عقل نداشتند!
کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد. کشاورز هر چه سعی کرد…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت مادر شوهر و عروس کم عقل: حکایت مردی که از دست زن خُل وضعش فرار کرد، اما گرفتار زن خُل وضع دیگر شد!
با حکایت مادر شوهر و عروس خل همراه شوید.
بیشتر بخوانید »