داستان های پندآموز
-
تفریح و سرگرمی
حکایت میراث پیرمرد برای پسرانش | داستان سه میراث بی ارزش پیرمرد به پسرانش که ثروت ساز شدند!
در زمان قديم، پدرى بود که پس از مرگش، نردباني، طبلى و گربهاى براى سه پسرش به ارث گذاشت. نردبان…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت زن و شوهر لجباز| داستان مردی که زن شد تا شرط را نبازد!
زن و شوهرى در خانهٔ کوچکى با هم زندگى مىکردند. زن خيلى زرنگ و پرکار بود، از صبح تا شب…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت شاهزاده و آهو | داستان پدری که از دخترش خواستگاری کرد!
روزگارى زن و شوهرى بودند. يک روز زن مريض شد يک انگشترى داد به شوهرش و گفت: 'اگر من مردم…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت زیبای پند کلاه نمدی | پند سه کلمه ای برای زندگی بهتر
حاکم نیشابور دلش میخواست که بتواند آرام و مهربان باشد ولی نمیتوانست. کمحوصله و آتشیمزاج بود. با حکایت زیبای پند…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت جالب و خواندنی پادشاه و چهار همسرش!
در روزگار قدیم پاشاهی بود که چهار همسر داشت. همسر چهارم را بیشتر از همه دوست داشت و او را…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت جالب و خواندنی اگر برای من آب نداره برای تو که نون داره!
چاه کن همراه با چند نفر از زیردست هایش روزها و هفته ها کار کردند و چاه کندند اما متاسفانه…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت چیزی که عوض داره گله نداره | داستان ملا نصرالدین و پای زن همسایه!
نقل شده است که روزی ملانصرالدین در حیاط خانه اش نشسته بود که ناگهان فهمید شخصی با عصبانیت در خانه…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت طلبه جوان و دختر فراری شاه | داستان طلبه ای که دختر فراری شاه را به خانه اش راه داد!
شب هنگام محمد باقر - طلبه جوان- در اتاق خود مشغول مطالعه بود که به ناگاه دختری وارد اتاق او…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت ضرب المثل مثل سگ پشیمان است!
سگ تنبل و بیکاری در دهی زندگی میکرد. این سگ بیکار همیشه گرسنه بود و هیچ وقت یک وعدهی سیر…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت خروس گردو دزد | خروسی که از همه حیوانات استفاده کرد تا خودش از خانه قاضی گردو بدزدد!
يک شب خروس خواست برود خانهٔ قاضى گردو بدزدد، در بين راه به يک گرگى رسيد. گرگ پرسيد: 'رفيق کجا…
بیشتر بخوانید »