;
تفریح و سرگرمیحکایت

حکایت جالب بلدرچین و کشاورز | کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من!

حکایت جالب بلدرچین و کشاورز: بلدرچینی در مزرعۀ گندم لانه ساخته بود.او همیشه نگران این بود که مبادا صاحب مزرعه محصولاتش را درو کند.هر روز از بچه هایش می خواست که خوب به صحبت آدمهایی که از آنجا عبور می کنند، گوش دهند و شب به او بگویند که چه شنیده اند.

شاید بپسندید:آزمون ریاضی: پاسخ عبارت ریاضی فوق چند می شود!؟

حکایت جالب بلدرچین و کشاورز

بلدرچینی در مزرعۀ گندم لانه ساخته بود.او همیشه نگران این بود که مبادا صاحب مزرعه محصولاتش را درو کند.هر روز از بچه هایش می خواست که خوب به صحبت آدمهایی که از آنجا عبور می کنند، گوش دهند و شب به او بگویند که چه شنیده اند.

یک روز که بلدرچین به لانه برگشت، جوجه ها به او گفتند: اتفاق خیلی بدی افتاده است. امروز صاحب مزرعه و پسرش به اینجا آمدند و گفتند: همۀ گندمهای مزرعه رسیده است. دیگر وقت درو کردن است. پیش همسایه ها و دوستان برویم و از آن ها بخواهیم که در درو کردن محصول کمک کنند. مادر، ما را از اینجا ببر چون آنها می خواهند مزرعه را درو کنند….

بلدرچین گفت: نترسید فردا کسی این مزرعه را درو نخواهد کرد.

روز بعد بلدرچین از لانه بیرون رفت و شب که آمد، جوجه ها به مادرشان گفتند: صاحب مزرعه باز هم به اینجا آمده بود. او مدت زیادی منتظر ماند. ولی هیچکس نیامد. بعد به پسرش گفت: برو به عموها و دایی ها و پسر خاله هایت بگو پدرم گفته است فردا حتما به اینجا بیایید و در درو کردن مزرعه به ما کمک کنید… بلدرچین گفت: نترسید فردا هم این مزرعه را کسی درو نمی کند.

روز سوم وقتی بلدرچین به لانه برگشت، دوباره بچه ها گفتند: صاحب مزرعه امروز به اینجا آمد، اما هرچه منتظر ماند هیچ کس نیامد. بعد به پسرش گفت: انگار کسی در درو کردن مزرعه به ما کمک نمی کند.

کشاورز نگران نابودی محصول زراعی خود بود، به همین خاطر به پسرش گفت : ” ناچارم با همین وضعیت فردا به مزرعه بروم و کارهای زمین را انجام دهم “. سپس این شعر را خواند :

کس نخارد پشت من

جز ناخن انگشت من

گر بخارد پشت من انگشت من

بشکند از بار منت پشت من

همتی کو تا نخارم پشت خویش

وا رهم از منت انگشت خویش

پسرم، گندم ها رسیده اند. نمی توان بیش از این منتظر ماند. برو داس هایمان را بیاور تا برای فردا آماده شان کنیم. فردا خودمان می آییم و گندم ها را درو می کنیم…

بلدرچین مادر، پس از شنیدن این خبر، به جوجه هایش گفت : ” اینجا دیگر برای ما امن نیست، زیرا کشاورز از کمک دیگران ناامید شده و خود دست به کار خواهد شد ” .

کاربرد ضرب المثل کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من!

این ضرب المثل زمانی به کار خواهد رفت که انسان از کمک و یاری دیگران ناامید شده و از روی ناچاری، خود آن عمل را انجام می دهد. چون وقتی انسان، بدون منتظر ماندن برای کمک، تصمیم بگیرد کاری را انجام دهد، حتما آن کار را انجام می دهد….

شاید بپسندید: آزمون دقت ذهن: 3 تفاوت دو تصویر سگ بامزه را پیدا کنید!

حکایت بلدرچین و کشاورز

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

 

برایتان جالب خواهد بود

شاید بپسندید: کدامیک از این 3 زن به نسبت دو زن دیگر، وضع مالی اش خوب نیست!؟

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار × دو =

دکمه بازگشت به بالا