داستان کوتاه
-
تفریح و سرگرمی
“داستان کوتاه مرد سه زنه” که همیشه آنان را فریب می داد و عشق می کرد تا اینکه ….
مردی بود سه تا زن داشت. رفت برای زن اولیش یک انگشتر خرید بهش داد و گفت: «به آن دو…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان کوتاه مشتری فقیر و شیرینی فروش!
یک روز مرد فقیری با لباس های مندرس و موهای ژولیده وارد فروشگاه شد و عمداً نزدیک پیش خوان آمد.…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان کوتاه الو اطلاعات: داستانی جالب که رکوردار خوانش در دنیا است!
ما یکی از نخستین خانوادههایی در شهرمان بودیم که صاحب تلفن شدیم. آن موقع من ۹-۸ ساله بودم، یادم میآید…
بیشتر بخوانید »