داستان های کهن
-
تفریح و سرگرمی
ریشه دشمنی گرگ و سگ و گربه و موش+حکایت جالب و شنیدنی از ادبیات کشور لتونی
در قدیم حیوانات برای زندگی در جنگل باید اجازه نامهی مخصوص میداشتند. گرگ هم از همین اجازه نامهها داشت. پاییز…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت زیبای بز حسود و الاغ سخت کوش: بز حسودی که حسادتش، سرش را به باد داد!
کشاورز و خانواده اش، خر را بیشتر از من دوست دارند، چرا که بهتر از من به او غذا می…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت شنیدنی چوپانی که با گفتن 40 دروغ، داماد پادشاه شد!
هر روز سيلى از خواستگاران مىآمدند و بدون نتيجه برمىگشتند. باز هم روز بهروز به خواستگاران افزوده مىشد. هرکس بهطريقى…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان آموزنده شاگرد آسیابان و گربه اش: پاداش صداقت، سادگی و تلاش چیست!؟
کوچکترین شاگرد آسیابان، پسری ساده و مهربان بود. اسم او هانس بود و در کارها به همه کمک میکرد؛ اما…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان جالب و خواندنی: سگ صلح کند به استخوانی، ناکس نکند وفا به جانی!
پادشاهي دستور داد 10 سگ وحشي تربيت کنند تا هر وزيري را که از او اشتباهي سرزد، جلوي آنها بيندازند…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
اصطلاح هیچ گرانی بی حکمت نیست از کجا آمده است!؟ + داستان شنیدنی
تاجری حدود 5 سال دو تا شاگرد هم سن و سال رو استخدام کرده بود. گرچه هر دو با هم…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت چهار پند خر به شغال: پندهایی که یک خر از پدرش به ارث برده بود!
اما وقتیکه مهمان خود را گرسنه دید با خود گفت دور از جوانمردی است من سیر و مهمانم گرسنه باشد.…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان دو همسفر چاق و لاغر از گلستان سعدی: راه پیروزی بر مشکلات زندگی چیست!؟
در زمان قدیم دو درویش خراسانی با یکدیگر دوست بودند. آن دو باهم چنان صمیمی بودند و مهربان که مردم…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
افسانه چوپان کچل و دختر کدخدا از داستان های قدیمی روستائیان ایران زمین!
چوپان کچلى بود که هر روز گاو و گوسفندهاى اهالى ده را به صحرا مىبرد و مىچراند و با پولى…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
پادشاه و پیرزن: حکایت پیرزنی که مسجد پادشاه را به نام خود کرد!
پادشاهی از پادشاهان خواست تا مسجدی در شهر بنا کند و دستور داد تا کسی در ساخت مسجد نه مالی…
بیشتر بخوانید »