داستان های پند آموز
-
تفریح و سرگرمی
حکایت دانه و دام از مثنوی مولانا: داستانی جالب درباره عاقبت کسی که فریب آدم ریاکار را بخورد!
حکایت دانه و دام: یک روز یک صیاد برای شکار مرغان به صحرا رفت. اینجاوآنجا گردش کرد و به زمین…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت دعوا سر لحاف ملا نصرالدین بود!
فصل زمستان بود . ملّا نصرالدین توی اتاق خانه اش خوابیده بود و از سرما لحاف را تا زیر گلویش…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت شنیدنی مرد حکیم و حاکم شهر!
در داستان یا حکایت امروز نیز لزوم همنشینی با دوست خود و مشورت با آنان مورد توجه قرار گرفته است.…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان ضرب المثل تو بِدَم، بمیر و بِدَم!
مردی بود که پسر جوانی داشت که به سن کار رسیده بود اما پسر تنبلی می‌کرد و سرکار نمی رفت.…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان جالب و شنیدنی مرد سنگ تراش!
روزی سنگ تراشی که از کار خود ناراضی بود و احساس حقارت می کرد ، از نزدیکی خانه بازرگانی رد…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت مرد گل خوار و عطار قند فروش از داستان های پرمعنای مثنوی معنوی!
حکایت مرد گل خوار و عطار قند فروش: فردی دچار بیماری گِل خواری بود و چون چشمش به گِل می…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان ضرب المثل نه کور می کند نه شفا می دهد!
نه کور می کند نه شفا می دهد: در ایام گذشته قصابی در یک محله زندگی می کرد. یکی از…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت جذاب و شنیدنی شاه عباس و پینه دوز!
حکایت شاه عباس و پینه دوز: هر شب جمعه، شاه عباس لباس درويشى مى‌پوشيد و به‌طور ناشناس در شهر مى‌گشت.…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان ضرب المثل شریک دزد و رفیق قافله!
در ادامه با وب سایت چشمک و داستان ضرب المثل شریک دزد و رفیق قافله همراه باشید. این داستان به…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت عطایش را به لقایش بخشیدم!
حکایت عطایش را به لقایش بخشیدم: هر ضرب المثلی که در هر فرهنگی استفاده می شود، ریشه ای قدیمی و…
بیشتر بخوانید »
- 1
- 2