داستان های پندآموز
-
تفریح و سرگرمی
داستان همسر بازرگان و قاضی |بخش دوم داستان تاجری که زنش را نزد قاضی به امانت گذاشت!
سلطان محمود که اسم و رسم بازرگان را شنيده بود و مىدانست که دروغ نمىگويد دستور داد بلافاصله قاضى را…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان شنیدنی قاضی و همسر بازرگان| بخش اول داستان تاجری که زنش را نزد قاضی به امانت گذاشت!
در دوران سلطنت سلطان غزنوى مردى بازرگان از سرزمين آذربايجان روانهٔ هندوستان شد و چون به شهر غزنين رسيد آب…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
ملانصرالدین و دزد کفش | حکایت پیدا کردن دزد توسط ملا از طریق کشیدن دُم خرش!
ملانصرالدین در حیاط را باز کرد تا همسایه آبیارش داخل شود. کار این مرد مواظبت از چشمههای زیرزمینی بود که…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت ضرب المثل اهل بخیه هست!
اهل بخیه در لغت به معنی کسی که حرفه ٔ دوزندگی دارد و یا بعضی مواقع به معنی سازشکار، رازدار…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت دختر پادشاه و پسر فقیر | داستان شرط عجیب ازدواج دختر پادشاه !
در زمانهاي قديم پادشاهي بود كه تنها يك دختر داشت و اسم دختره گل مهره بود و اين دختر اسب…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت حمالی که توسط همسرش حسودش رمال شد+قسمت پایانی
رییس دزدها گفت: «بچهها! این تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست! اینجا دیگر صحبت رمالی نیست صحبت علم…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان بهلول و فروختن خانه در بهشت!
آوردهاند که روزی زبیده زوجه هارون الرشید در راه بهلول را دید که با کودکان بازی میکرد و با انگشت…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان حیله زن مکار و شوهرش: داستان زنی که شوهرش را لب آب تشنه برد و آورد + قسمت پایانی
شوهر رفت توى اتاق، ديد، بهبه عجب اتاقى که جيا خونه (جبهخانه) بگرد پاى او نمىرسد و عجب زندگى که…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت حیله زن مکار: داستان زنی که شرط بست می تواند شوهرش را لب آب تشنه ببرد و بیاورد + قسمت اول
يک زن و شوهرى بودند که خيلى همديگر را دوست مىداشتند. روزى پهلوى هم نشسته بودند و از هر درى…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت مرد خیالباف و کوزه | داستان مردی که یک کوزه داشت و هزار آزرو!
بازرگاني بود که روغن، خريد و فروش مي کرد . همسايه اين بازرگان ، يک درويش فقير و ساده بود.…
بیشتر بخوانید »