حکایت
-
تفریح و سرگرمی
حکایتی جالب و شنیدنی از عبید زاکانی: خیاط دغل و شاگرد زرنگ!
مرد خیاطی کوزه ای عسل در دکانش داشت.یک روز می خواست دنبال کاری برود. به شاگردش گفت:این کوزه پر از…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت کار خوبه خدا درستش کنه | داستان جالب گدای چاپلوس و گدای ساکت در محضر سلطان!
دو گدا بودند یک بسیار چاپلوس و دیگری آرام و ساکت. گدای چاپلوس وقتی شاه محمود و یا وزیرنش را…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت شنیدنی نه خانی آمده نه خانی رفته | داستان مرد فقیری که در خیالاتش هم فقیر بود!
مردی روستایی بود که همیشه در توهم و تخیلاتش دوست داشت مثل اشراف و خان ها زندگی کند. اما نه…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت مرد فقیری که روزی بی زحمت می خواست!
مردی در زمان حضرت داود(ع) ، پیوسته اینگونه دعا می کرد: خداوندا رزق و روزیِ بی زحمت و بدون کار…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت جالب و شنیدنی بهلول و مهمانش که به مهمانی قاضی رفتند!
بهلول شبی در خانهاش مهمان داشت و در حال صحبت با مهمانش بود که قاصدی از راه رسید. قاصد پیام…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان جالب و شنیدنی آدم گرسنه سنگ را هم می خورد!
مرد حکیم با پسرش در حال گذر از یک کوچه بودند که صدای اذان را شنیدند. پسر لقمان گفت: پدر…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
پینه دوز و آهنگری که دو تا زن داشت: حکایت پینه دوزی که با گفتن رازش، آهنگر را خانه خراب کرد!
پينهدوزى بود که دو تا زن داشت. روبهروى دکان او آهنگرى بود که کار و کاسبى خوبى داشت. آهنگر، هر…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
ضرب المثل یک خشت هم بزار در دیگ|عروسی که نمی خواست مادر شوهرش بفهمد که چیزی بلد نیست!
آوردهاند که در گذشته، دختری را به عقد پسری در آوردند. این دختر بسیار مغرور و خودشیفته بود و در…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت شرط ازدواج دختر کشاورزد برای خواستگار سمج | دم گاوی که شرط ازدواج بود!
مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر کشاورزی بود. کشاورز به او گفت: «برو در آن قطعه زمین بایست. من…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان مرد بدبخت و بداقبال | حکایت مردی که در بدشانس بودن مثل او نبود!
مردم فقيرى از دست طلبکار خود به شهر ديگرى مىگريزد. مىرود و روى سکوى مسجدى مىنشيند. زنى به طرف او…
بیشتر بخوانید »