داستان آموزنده کلوچه های خانم: داستانی در تأیید این نکته که هیچ گاه زود قضاوت نکنید!
داستان آموزنده کلوچه های خانم: زن جوانی بستهای کلوچه و کتابی خرید و روی نیمکتی در قسمت ویژه فرودگاه نشست که استراحت و مطالعه کند تا نوبت پروازش برسد. در کنار او مردی نیز نشسته بود که مشغول خواندن مجله بود.
شاید بپسندید: در این صحنه مربوط به پزشکی قانونی، فردی که فوت شده است را شناسایی کنید!
داستان آموزنده کلوچه های خانم
وقتی او اولین کلوچهاش را برداشت، مرد نیز یک کلوچه برداشت. در این هنگام احساس خشمی به زن دست داد، اما هیچ نگفت فقط با خود فکر کرد: عجب رویی داره!
هر بار که او کلوچهای برداشت مرد نیز کلوچهای برمیداشت. این عمل او را عصبانیتر میکرد، اما از خود واکنشی نشان نداد.وقتی که فقط یک کلوچه باقی مانده بود، با خود فکر کرد: “حالا این مردک چه خواهد کرد؟”
مرد آخرین کلوچه را نصف کرد و نصف آن را برای او گذاشت! زن دیگر نتوانست تحمل کند، کیف و کتابش را برداشت و با عصبانیت به سمت سالن رفت. وقتی که در صندلی هواپیما قرار گرفت، در کیفش را باز کرد تا عینکش را بردارد، که در نهایت تعجب دید بسته کلوچهاش، دست نخورده مانده. تازه یادش آمد که اصلا بسته کلوچهاش را از کیفش در نیاورده بود. مرد بدون اینکه خشمگین یا عصبانی شود بسته کلوچهاش را با او تقسیم کرده بود!
نتیجه اخلاقی داستان
هیچ وقت زود قضاوت نکنید.
شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.
احتمالا بپسندید: کدامیک از افراد تصویر یک مجرم است | پاسخ اطلاعات جالبی را درباره شخصیتتان افشا کند
برایتان جالب خواهد بود
شاید بپسندید: تست هوش: عدد پایانی عبارت 14, 15, 18, 27, ؟؟ چیست!؟
خیلی قشنگ بود
دلم واسه مرده سوخته😔🥺