قصه
-
تفریح و سرگرمی
افسانه پرنده آبی و دختر پادشاه از سری افسانه های مردم آذربایجان!
پادشاهى بود که بچهدار نمىشد. روزى درويشى به در خانهٔ پادشاه آمد و سيبى به او داد و گفت: نيمى…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان اسداله که هم دختر عموشو گرفت، هم دختر پادشاه را!
دو تاجر بودند که با هم صيغه بردارى خوانده بودند. يکى از آنها يک پسر داشت ولى ديگرى فرزندى نداشت.…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان وزیر نادان و دهقان دانا: داستانی از قدرت خرد در برابر مقام و ثروت!
پادشاهى با وزير و عدهاى از همراهان به قصد شکار از شهر خارج شد. بعد از طى مسافتى چشمش به…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان دزد زیرک و دختر پادشاه
در روزگار قديم دزد زيرکى بود که تمام مردم شهر از دستش به تنگ آمده بودند. روزى با رفيقش قصد…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت جالب از بین بردن نسل دختر: ستارهای که مرگ پادشاه را پیشگویی کرد!
پادشاهى بود که هروقت زنان او دخترى مىزائيدند، سر دختر را مىبريد. روزى مىخواست به شکار برود. با حکایت جالب…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان دختر دلگر از سری داستان های عامیانه مردم ایران زمین!
مرد تاجرى بود که اسمش دلگر بود. دخترى داشت بسيار وجيه و عارف، هر کس از هر جا به خواستگارى…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان دختر ماهی فروش و لنگه کفش
مرد ماهيگيرى بود که يک زن و يک دختر داشت. ماهيگير به دريا مىرفت ماهى صيد مىکرد و آنرا در…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان حاج ابراهیم کسل کوهی: قصهای زیبا از دعا، دلدادگی و دگرگونی سرنوشت!
در کسلکوه حاج احمدى بود که فرزند نداشت. روزى هفتاد شتر او را قماش بار زد و به شهر روم…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
افسانه دختر پادشاه و پسر درویش از سری داستان های عامیانه مردم ایران + قسمت سوم
پسر درویش که برای بار جندم از دختر پادشاه فریب خورده بود، بيچاره و درمانده روانهٔ خانه شد. مادر، صداى…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
افسانه دختر پادشاه و پسر درویش از سری داستان های عامیانه مردم ایران + قسمت دوم
فردا که شد، مردم همه در جارسوق کوچک شهر جمع شدند و گرد هم آمدند. پادشاه دستور دادکه از خزانه،…
بیشتر بخوانید »