;
فیلم و سریال

زیبایی خیره کننده بازیگر خردسال “خانه ابری محصول 1365” در 43 سالگی اش+عکس و بیوگرافی

مهسا کرامتی بازیگر خردسال خانه ابری، بازیگر سینما و تلویزیون ایران در سال ۱۳۶۰ در تهران متولد شد. وی دانش‌آموخته مدیریت بازرگانی است. وی بازیگری را در سال ۱۳۶۵ با بازی در فیلم «خانه ابری» آغاز کرد. این بازیگر با بازی در سریال خط قرمز به شهرت رسید. مهسا کرامتی همسر راما قویدل و عروس امیر قویدل می‌باشد. در ادامه این مطلب بخش فرهنگ و هنر در مجموعه فیلم و سریال مجله خبری چشمک  با بیوگرافی مهسا کرامتی بازیگر خردسال فیلم خانه ابری و عکس های جدید او همراه باشید.

عکس های جدید مهسا کرامتی بازیگر خردسال خانه ابری

 

 

 

مهسا کرامتی بازیگر خردسال خانه ابری

بیوگرافی مهسا کرامتی بازیگر خردسال خانه ابری

مهسا کرامتی در سال 1387 با راما قویدل فرزند مرحوم امیر قویل که از کارگردانان با سابقه بود ازدواج کرد این دو در مرداد 94 صاحب یک فرزند پسر بنام امیرمانی شدند.

اولین حضور مهسا در فیلم تویی که نمی شناختمت بر میگردد، ان زمان تنها 6 سال داشت، سپس بعد از سالها و اتمام تحصیلات، دوره های بازیگری را در کانون سینماگران جوان گذراند. اولین حضور حرفه ای او در سینما بازی در فیلم محیا بود.

حضور در فیلم خانه ابری محصول 1365

خانه ابری فیلمی به کارگردانی و نویسندگی اکبر خواجویی ساختهٔ سال ۱۳۶۵ است. نرگس به تنهایی وظیفه نگهداری از سه فرزند خود را به عهده دارد.

مهسا کرامتی بازیگر خردسال خانه ابری

شوهرش امیر که به دلیل اعتیاد چهار سال در زندان بوده آزاد می‌شود. زن ابتدا شوهر را نمی‌پذیرد، اما به دلیل علاقه فرزندانش به پدر فرصتی دیگر به او می‌دهد. امیر موفق نمی‌شود کاری پیدا کند. خسرو خان، رهبر یک شبکه قاچاق و توزیع مواد مخدر، که امیر به او بدهکار است، او را برای همکاری تحت فشار قرار می‌دهد. امیر قصد دارد با فروش خانه بدهی اش را بپردازد، با مخالفت همسر و فرزندانش او از تصمیم خود پشیمان می‌شود و بر ضد خسرو خان می‌شود و به آغوش خانواده بازمی‌گردد.

شهرت مهسا کرامتی با سریال خط قرمز

اولین حضور حرفه ای او در سریال خط قرمز بود، این سریال باعث مشهور شدن تعدادی از بازیگران جوان شد که مهسا کرامتی هم جز این بازیگران در سال 1380 در چند هفته به شهرت رسید.

مهسا کرامتی بازیگر خردسال خانه ابری

سینمایی های مهسا کرامتی

  • محیا (اکبر خواجویی 1386)
  • مصائب دوشیزه (مسعود اطیابی 1385)
  • قدمگاه (1382)
  • خانه ابری (1365)

فیلم تلویزیونی

  • چیزی شبیه معجزه (حسن برزیده)
  • سکوت خدا (راما قویدل)

مجموعه تلویزیونی مهسا کرامتی

  • خط قرمز (81–1380 قاسم جعفری)
  • بازی پنهان
  • شب آفتابی (1380)
  • شهریار (1386)
  • مرگ تدریجی یک رؤیا (1387)
  • روز دیگر
  • قرارگاه مسکونی (سید جواد رضویان 1387)
  • رؤیای گنجشک ها (راما قویدل 1391)

با مهسا کرامتی بیشتر آشنا شوید

تجربه شگفت انگیز مادر شدن

از روزی که امیرمانی به دنیا آمده من به درکی از زنانگی رسیده ام که تا قبل از او نداشتم. به طوری که فکر می کنم یک زن با مادر شدن به تکامل می رسد. مادرشدن و به دنیا آمدن فرزندم باعث شده ابعادی را در وجودم پیدا کنم که تا قبل از این نمی دانستم چنین ابعادی را در وجودم دارم. در قرآن و کتاب های آسمانی آمده است که خداوند از روح خود در وجود انسان دمیده است و من حالا این روح خداوندی را بهتر حس می کنم.

با مادر شدن دل تان بزرگ و صبرتان بیشتر می شود. سال ها قبل وقتی به کلاس های مولوی شناسی می رفتم استاد عزیزی داشتم که در تفسیر یکی از اشعار مولانا گفتند اول خدا عاشق بنده شده است و بعد بنده عاشق خداوند می شود. تمام این احساسات را می توان در ابعاد کوچک تر با مادرشدن حس کرد. من فکر می کنم خداوند توجه ویژه ای به جنس زن داشته است؛ یعنی وقتی شما یک زن آفریده می شوید اجازه تجربه هایی را پیدا می کنید که با مرد بودن هرگز نمی توانستید آنها را تجربه کنید و وقتی به این درک می رسید که تجربه مادر شدن را داشته باشید.

مهسا کرامتی بازیگر خردسال خانه ابری

نسبت به بچه دار شدن تردید داشتم

ما هفت سال است ازدواج کرده ایم و تا چند سال پیش اصلا به بچه دار شدن فکر نمی کردیم و گاهی حتی فکر می کردیم که شاید اصلا نخواهیم که بچه دار شویم . تا قبل از اینکه فرزندم به دنیا بیاید بچه ها را خیلی دوست داشتم ولی نسبت به بچه دار شدن دچار تردید بودم؛ بنابراین خیلی به این موضوع فکر نمی کردم و تصوری هم از بچه دار شدن در ذهنم نبود؛ مثلا به این فکر نمی کردم که بچه دار شدن چقدر می تواند شیرین یا سخت و دارای مسوولیت سنگین باشد و… شاید به همین خاطر با تولد امیرمانی همه چیز به نظرم خیلی جدید بود.

این غریبه فرزند من است؟

در دوران بارداری مادرها خیلی زودتر از پدرها به بچه علاقه مند می شوند و این موضوع هم طبیعی است چون جنین در وجود مادر رشد می کند و مادر با او اخت می شود ولی وقتی برای اولین بار پسرم را درآغوشم گذاشتند احساس کردم غریبه است و مدام فکرمی کردم:« یعنی این همان بچه ای هست که توی شکم من بود؟ »(می خندد) تا نیم ساعت به این فکر می کردم که حالا من باید با این نوزاد چه کار کنم؟ آیا می توانم دوستش داشته باشم؟ تا اینکه بالاخره از شوک اولیه خارج شدم و به مرور توانستم خودم را پیدا کنم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

13 + 10 =

دکمه بازگشت به بالا