طراح دکور و زیورآلات سریال یوسف پیامبر چه کسی بوده است؟

طراح دکور و زیورآلات سریال یوسف پیامبر: سریال «یوسف پیامبر» ساختهی فرجالله سلحشور، از آن دست آثار تلویزیونی است که فراتر از یک روایت دینی، تجربهای بصری از شکوه و درخشش مصر باستان را برای مخاطب ایرانی زنده میکند. در میان دکورهای عظیم و لباسهای فاخر، یکی از عناصر کمتر دیدهشده اما تأثیرگذارِ سریال، طراحی زیورآلات و اشیای تزئینی است؛ جزییاتی که در سکوتِ خود، روایتگر قدرت، طبقه، و حتی معنویتاند.
طراح دکور و زیورآلات سریال یوسف پیامبر
در سینمای تاریخی، اکسسوار فقط تزیین نیست؛ بخشی از روایت است. در «یوسف پیامبر»، تاجها، گردنآویزها، بازوبندها و انگشترهای دربارِ مصر، زبانِ دومِ قصهاند. هر قطعه با دقت ساخته شده تا موقعیت اجتماعی و روانیِ کاراکترها را بازتاب دهد.
زلیخا با جواهراتی پر زرقوبرق و طرحهای نرم و منحنی به تصویر کشیده میشود؛ تجسمی از وسوسه، ثروت و زنانگی. در مقابل، یوسف در تمام طول سریال سادهترین زیورها را دارد؛ حلقهای نقرهگون، یا گردنبندی با نشانِ توحید، که تفاوت دو جهان را نشان میدهد: جهانِ درخششِ ظاهری در برابر جهانِ درونِ روشن.
طراحی این جزئیات به اندازهی بازی بازیگران در انتقالِ معنا سهم دارد. بیننده بدون آنکه متوجه باشد، از طریقِ درخشش فلزات و جنس سنگها، پیامِ پنهانیِ طبقه و قدرت را دریافت میکند.
پشت صحنهی درخشش؛ کارِ تیمیِ مجید میرفخرایی و گروه طراحی هنری
مدیریت هنریِ سریال «یوسف پیامبر» بر عهدهی مجید میرفخرایی بود؛ طراح صحنهای با تجربهی طولانی در آثار تاریخی و مذهبی. او در مصاحبههای مختلف اشاره کرده که برای بازآفرینی جهان مصر باستان، تیمی از طراحان لباس، صحنه، جواهرات و گروه طراحی کامپیوتری زیر نظر او فعالیت داشتند.
به هر روی طراح اصلی صحنه و دکور سریال «یوسف پیامبر(ع)» مجید میرفخرایی بود که با همکاری فرهاد علیزاده آهی و با هدایت او، عملیات ساخت دکور عظیم این سریال انجام شد. همچنین، رحیم منصوری نیز به عنوان مدیر صحنه و اجرای دکور در این پروژه نقش داشته است.
در واقع، طراحی زیورآلات و اشیای تزئینی در این پروژه حاصلِ همکاریِ گروهی از هنرمندان بود. برخلاف برخی تولیدات که طراح جواهرات نام مشخصی دارد، در «یوسف پیامبر» این بخش بهصورت جمعی و در قالبِ یک واحدِ هنری انجام شد. بر اساس گفتههای عوامل، بسیاری از قطعات در کارگاههای اختصاصی ساخته شدند تا با سبک بصری کلی هماهنگ باشند و برخی از اشیای کوچکتر از آرشیو یا بازارهای صنایعدستی انتخاب شدند.
میرفخرایی در گفتوگویی با رسانهها گفته بود:
«در این پروژه هیچ چیزی تصادفی نبود. از طرح نقشبرجستهی روی تاج گرفته تا فرمِ انگشتر زلیخا، همه با هدف القای حس دوره و شخصیت طراحی شد.»
بازآفرینیِ مصرِ باستان در دلِ ایران
یکی از دشوارترین چالشها در تولید سریال، طراحی بر مبنای اسناد تاریخی بود. از آنجا که سازندگان نمیخواستند اثری صرفاً تخیلی بسازند، گروه طراحی به مطالعهی منابع باستانشناسی و نقوش مصری روی آوردند.
در این مسیر، المانهایی مانند خطهای افقی و زاویهدارِ مصری، فرمهای هرمی و نقوش الهامگرفته از حیوانات مقدس مصر در طراحی زیورآلات دیده میشود. با این حال، میرفخرایی و گروهش تلاش کردند جلوهای چشمنواز و تلویزیونی از این آثار ارائه دهند؛ یعنی در عین وفاداری به تاریخ، با سلیقهی بصری مخاطب امروزی سازگار باشند.
زیورآلات دربار با ترکیب فلزات براقِ طلایی و سنگهای رنگین ساخته شدند تا در نورپردازی تلویزیونی درخشش ویژهای پیدا کنند. این درخشش نه فقط چشمنواز، بلکه معناگراست: در برابر سادگی یوسف، زر و زیورِ مصر نمادِ فریبندگیِ دنیا و آزمون ایمان است.
از کارگاه تا قاب؛ ساخت جواهرات چگونه انجام شد؟
در پروژههایی با این وسعت، معمولاً دو مسیر موازی برای تولید زیورآلات وجود دارد:
قطعات شاخص مثل تاج فرعون یا گردنبند زلیخا، در کارگاههای سفارشی ساخته میشوند. این قطعات گاهی هفتهها زمان طراحی و قالبگیری میطلبند تا در قاب تلویزیونی قابل باور و ماندگار باشند.
قطعات فرعی مانند دستبندها یا زینتهای خدمتکاران و سربازان از میان نمونههای موجود یا آرشیو تلویزیون انتخاب میشوند.
در «یوسف پیامبر» نیز طبق گزارشها، دکورها و اشیای اصلی در مقیاس واقعی ساخته شدند و روی جزئیات زیورآلات «کار زیادی» صورت گرفت. این نکته نشان میدهد که جواهرات و اکسسوارها نهتنها زینتی، بلکه بخشی از جهانسازیِ تاریخی مجموعه بودهاند.
زبانِ نمادینِ جواهرات
در آثار مذهبی، هر عنصر بصری حامل معناست. جواهرات «یوسف پیامبر» نیز سرشار از نمادند:
تاج فرعون با خطوط هندسیِ تند و قاطع، بیانگر قدرت مطلقه و فاصله از روح الهی است.
جواهرات زلیخا با منحنیهای نرم و رنگهای گرم، بازتابِ دلبستگیِ زمینی و تمنای انسانیاند.
زیور سادهی یوسف با رنگهای سرد و فلزات مات، نمایندهی پاکی و تقواست.
این نمادپردازی هوشمندانه کمک میکند تا بیننده، بدون نیاز به گفتار، تحولات درونی شخصیتها را در قاب احساس کند.
چرا نامِ طراح زیورآلات کمتر شنیده شد؟
در جستوجوی منابع رسمی درباره عوامل سریال، نامِ طراحِ زیورآلات بهصورت مشخص درج نشده است. در تیتراژها، از «واحد طراحی صحنه و اکسسوار» یاد میشود که زیر نظر مجید میرفخرایی فعالیت داشت. احتمالاً وظیفهی طراحی و ساخت زیورآلات بین چند کارگاه و طراح تقسیم شده و به همین دلیل نامِ فردی خاص در منابع عمومی دیده نمیشود.
این امر البته در پروژههای بزرگِ تلویزیونی رایج است؛ زیرا بسیاری از تولیدات تاریخی با ساختار کارگاهی اداره میشوند و مسئولیتها میان چند تیم تقسیم میگردد.
میراثِ بصریِ ماندگار
چه نام طراحِ زیورآلات شناخته شود چه نه، تأثیر این بخش بر ماندگاریِ سریال انکارناپذیر است. هر بینندهای که دوباره به تصاویر سریال بازگردد، متوجه میشود چطور درخششِ یک گردنبند یا براقیتِ فلز بر چهرهی زلیخا، احساسی از قدرت و فریب را در دلِ صحنه جاری میکند.
زیورآلات در این اثر، نه تنها به زیباتر شدن قاب کمک کردهاند، بلکه در خدمتِ مفاهیم دینی و اخلاقی قرار گرفتهاند. آنچه در ظاهر «طلا» مینماید، در بطنِ روایت به «آزمون ایمان» بدل میشود.
جمعبندی
سریال «یوسف پیامبر» بیتردید یکی از نقطههای اوجِ تولید تلویزیونی در ایران است؛ اثری که با تکیه بر پژوهش تاریخی، طراحی هنری منسجم و نگاهِ زیباییشناسانهی مجید میرفخرایی، تصویری ماندگار از مصرِ باستان را خلق کرد.
زیورآلات و اشیای تزئینیِ این مجموعه، از سطحِ یک اکسسوار فراتر رفتند و تبدیل به زبانِ بصریِ معنای درونی قصه شدند. اگرچه نامِ طراحِ جواهرات در منابع عمومی ثبت نشده، اما حاصلِ تلاشِ او و تیمش همچنان در حافظهی بصریِ مخاطبان ایرانی میدرخشد، درست همانگونه که طلای دربارِ مصر در برابر نورِ حقیقتِ یوسف، معنا مییابد.