بیوگرافی شراره رخام بازیگر سریال ناریا، داستان کم کاری اش به خاطر تزریق ژل لب تا بازگشت دوباره به سینما

فرانک حمیدی11 ساعت پیشآخرین بروزرسانی: 6 اردیبهشت 1404

0 زمان تقریبی مطالعه 2 دقیقه

بیوگرافی شراره رخام: شراره رخام متولد ۱۷ مرداد ۱۳۵۰ در تهران می باشد . شراره رخام فارغ التحصیل لیسانس رشته زبان روسی از دانشگاه آزاد تهران شمال و لیسانس بازیگری از جهاد دانشگاهی تهران است. وی این روزها بار دیگر با سریال ناریا میهمان خانه های مردم شده است و همین باعث شده که برخی به دنبال اطلاعات بیشتر درباره زندگی این هنرمند نام آشنا و قدیمی باشند. در ادامه با بیوگرافی شراره رخام همراه باشید.

بیوگرافی شراره رخام

شراره رخام فارغ التحصیل رشته تدوین از مرکز آموزش فیلمسازی نیز می باشد و دوره های بازیگری را در کارگاه های آزاد گذرانده است، از همین کلاس ها به فیلم عروسک کاغذی در سال 1374 معرفی شد. پدر شراره رخام فوت کرده و یک برادر دارد و یک خواهر دارد.

بازی شراره رخام در فیلم نسل سوخته در سال ۱۳۷۹ او را به عنوان بازیگری توانا معرفی کرد اما بازی وی در مجموعه فقط بخاطر تو در رمضان سال ۱۳۸۲ باعث شهرت وی شد.

داستان ژل لب شراره رخام

شراره رخام در یک برنامه تلویزیونی گفته بود که از تزریق پروتز لب و عمل زیبایی پشیمان است.

او می گوید: یکی از عواملی که باعث ایجاد فاصله بین من و نقش آفرینی در سریالهای تاریخی شد تزریق ژل در لبم بود البته خودم از این کار پشیمان شدم به دلیل تزریق این ژل عده ای در سریالهای تاریخی من را انتخاب نمی کردند چون می گفتند در زمانهای گذشته چیزی به نام ژل لب نداشتیم این موضوع مدتی من را کم کار و درگیر کرد اما به کمک یک پزشک خوب این ژل لب را تخلیه کردم و در حال حاضر ژل لب ندارم و به حالت سابق بازگشته ام.

فعالیت های شراره رخام

در فوتسال و والیبال هنرمندان فعالیت دارد و کاپیتان تیم هست و خارج از آن به پیاده‌ روی و پیلاتس می‌ پردازد و اگر فرصت کند کیک‌ بوکسینگ را هم دنبال می‌ کند. به فوتبال علاقه دارد و طرفدار تیم استقلال می باشد. به موتورسواری هم علاقه دارد.

زندگی شخصی شراره رخام

فرهاد قریب (استیون راش) فیلمنامه‌نویس و مستندساز ایرانی-آمریکایی همسر سابق او می باشد. شراره رخام سال ها پیش با فرهاد قریب که بیشتر با نام هنری استیون راش معروف است ازدواج کرد اما دوام این زندگی دو سال بیشتر نبود و از یکدیگر جدا شدند ، رخام می گوید طلاق ما در کمال احترام و دوستانه بود چون فرهاد دوست داشت به آمریکا برود و فیلمسازی کند اما من تمایلی به زندگی خارج از کشور نداشتم.