قصه
-
تفریح و سرگرمی
حکایت دشمن در لباس دوست : عیسی به دین خود، موسی به دین خود!
در زمان قدیم روزگاری بود که یهودی‌ها و نصرانی‌ها باهم دشمنی داشتند و یک شهر بود که مردم در آنجا…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
قصه‌ای جالب از مولانا درباره هوش بی‌ثمر و ثروت بی‌معنا!
مرد بافهم در میان راه به یک مرد عرب رسید که شتری داشت و دو جوال بزرگ بر آن بار…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت گناه مرغ خانگی: داستانی تامل برانگیز در باب آنکه از روی ظاهر قضاوت نکنیم!
باز شکاری را با تیر زده بودند و این پرنده پس از مقداری پرواز از هوا به زمین افتاده بود…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت جالب و شنیدنی دزد باهوشی که با زیرکی داماد شاه شد!
در روزگار قديم دزد خيلى زيرکى بود که تمام مردم شهر از دستش به تنگ آمده بودند. روزى با رفيقش…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان جالب حاکم نیشابور و کشاورز: از خدا بخواه ، زیاد هم بخواه!
روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستانی جالب درباره تعارف اومد و نیومد داره!
مادربزرگ اهل تعارف بود! از آن تعارف هایی که گاهی راست راست بودند و خیلی وقتها ، دروغ مثلا سر…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان دو مرد ماهیگیر: باید متوجه فرصت ها بود چون مثل ابر بهار می آیند و می روند!
با داستان دو مرد ماهیگیر همراه باشید.
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
راز و رمز پول حلال: حکایت پول حلال و حرام از سری داستان های هزار و یک شب
مرد مدتى به اين کار دشوار مشغول بود تا روزى که صاحب کار پيدايش شد و امر به توقف کار…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت جذاب عشق به پستچی: داستان دختر نوجوانی که عاشق جوان پستچی محل‌شان شد!
پس از آن روز، کارم شد هر روز برای خودم نامه نوشتن و پست سفارشی!تمام خرجی هفتگی ام ، برای…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان جذاب و شنیدنی سفر به بهشت: “چاه نکن بهر کسی اول خودت آخر کسی”
در روز و روزگاران پیش حاکم بدجنسی زندگی می‌کرد که خیلی چاق بود و بسیار هم نادان. این حاکم خدمتکاری…
بیشتر بخوانید »
