قصه های کهن
-
تفریح و سرگرمی
داستان دزد و مرد روستایی از سری داستان های عامیانه مردم ایران زمین!
در روزگاران قديم يک فرد روستائى بود روزها مىرفت کارگرى و ده شاهى مزد مىگرفت. پول را به خانه مىآورد…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان دختر دلگر از سری داستان های عامیانه مردم ایران زمین!
مرد تاجرى بود که اسمش دلگر بود. دخترى داشت بسيار وجيه و عارف، هر کس از هر جا به خواستگارى…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان دختر ماهی فروش و لنگه کفش
مرد ماهيگيرى بود که يک زن و يک دختر داشت. ماهيگير به دريا مىرفت ماهى صيد مىکرد و آنرا در…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان اصطلاح زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد !
ابریشم باف بسیار با مهارت بود و همه نقشهای زیبا و هنری را در طرح خود به کار میبرد. دزد…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت هم پیاز را خورد هم فلک شد!
روزي بود، روزگاري بود. دو نفر با هم سر پياز و پيازکاري دعوايشان شد. توي کتاب ها نوشته نشده که…
بیشتر بخوانید »