حکایات مثنوی
-
تفریح و سرگرمی
حکایت دشمن در لباس دوست | عیسی به دین خود موسی به دین خود
ه یهودیها و نصرانیها باهم دشمنی داشتند و یک شهر بود که مردم در آنجا بیشتر یهودی بودند و کمتر…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت دانه و دام از مثنوی مولانا: داستانی جالب درباره عاقبت کسی که فریب آدم ریاکار را بخورد!
حکایت دانه و دام: یک روز یک صیاد برای شکار مرغان به صحرا رفت. اینجاوآنجا گردش کرد و به زمین…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان مرد حق نشناس و سگ باوفا از داستان های زیبای مثنوی مولانا
یک رهگذر از راه رسید و دید مردی در کنار جسد یک سگ نشسته و برای او های های گریه…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
کودک حلوا فروش | حکایت کودک حلوا فروشی که گریه اش مشکل گشا شد!
داستان های مثنوی معنوی مولانا سراسر پند است و اندرز. نکات اخلاقی و تربیتی در این داستان ها، فراوان است…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت عطار قند فروش و مرد گل خوار | داستان پرمعنای مولانا در باب اینکه چه کسی احمق است و چه کسی عاقل است!؟
.... روزی برای خریدن قند به دکان عطاری رفت. عطار در دکان سنگِ ترازو نداشت و از گِل سرشوی برای…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت مرد مفت خور و پيرمرد هيزم فروش از سری داستان های مثنوی معنوی
مرد فقیر و پرخوری را به جرمی زندانی کردند. در زندان هم آرام نگرفت و متنبه نشد و به زور…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان دو غلام | هیچگاه از روی ظاهر افراد قضاوت نکنید!
در آن زمانها که خریدوفروش غلام و کنیز رواج داشت مرد ثروتمندی سفارش داد که از میدان بردهفروشها دو غلام…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت فقیر پرخور و هیزم فروش از سری داستان های حکمت آمیز مثنوی معنوی
حکایت فقیر پرخور و هیزم فروش: مرد فقیرو پرخوری را به جرمی زندانی کردند. در زندان هم آرام نگرفت و متنبه…
بیشتر بخوانید »