تفریح و سرگرمی

نادان پول دار و دانای بی پول: وقتی مال و ثروت بر فکر و دانایی ارجحیت پیدا می کند!

نادان پول دار و دانای بی پول: می گویند روزی مردی بازرگان خری را به زور میکشید، تا به دانایی رسید….

شاید بپسندید: چیستان: کدام وسیله و شی است که جان دارد، اما نفس نمی‌کشد!؟

نادان پول دار و دانای بی پول

دانا پرسید :

چه بر دوش خَر داری که سنگین است و راه نمی رود؟

مرد بازرگان پاسخ داد:

یک طرف گندم و طرف دیگر ماسه!

دانا پرسید:

به جایی که میروی ماسه کمیاب است؟

بازرگان پاسخ داد:

خیر، به منظور حفظ تعادل طرف دیگر ماسه ریختم!!

دانا ماسه را خالی کرد و گندم را به دوقسمت تقسیم نمود و به بازرگان گفت حال خود نیز سوار شو و برو به سلامت.

بازرگان وقتی چند قدمی به راحتی با خَر خود رفت، برگشت و از دانا پرسید با این همه دانش چقدر ثروت داری؟

دانا گفت هیچ …!

بازرگان شرایط را به شکل اول باز گرداند و گفت من با نادانی خیلی بیشتر از تو دارم، پس علم تو مال خودت و شروع کرد به کشیدن خَر و رفت.

احتمالا بپسندید: انتخاب بوقلمون مورد علاقه ات نشون میده شکاکی یا احساساتی!

نادان پول دار و دانای بی پول

احتمالا بپسندید: تنها یک چشم تیزبین در 10 ثانیه تفاوتهای دو گربه را پیدا می کند!.

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

شاید بپسندید: کدامیک از این دو زن همسر مرد تصویر است!؟

 

 

برایتان جالب خواهد بود

بیشتر بخوانید:اصطلاح کینه شتری داشتن از کجا آمده است!؟

شاید بپسندید: اصطلاح پته اش رو آب افتاد از کجا آمده است+داستان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پانزده + دوازده =

دکمه بازگشت به بالا