;
تفریح و سرگرمیحکایت

داستان جالب و شنیدنی آدم گرسنه سنگ را هم می خورد!

آدم گرسنه سنگ را هم می خورد: روزی لقمان حکیم با پسرش در حال گذر از یک کوچه بودند که صدای اذان را شنیدند. پسر لقمان گفت: پدر بهتر است اول برای نماز به مسجد برویم و پس از آن به خانه رفته و ناهار بخوریم، امروز مادر غذای خوشمزه ای برای ناهار آماده کرده است.

شاید بپسندید: با پیدا کردن زن کنجکاو بین فلامینگوها ثابت کن تمرکزت نمره اش 20 هست!

آدم گرسنه سنگ را هم می خورد

لقمان و پسرش راهی مسجد شدند و نماز را در آن جا خواندند و بعد تصمیم گرفتند به طرف خانه حرکت کنند، اما در همان لحظه لقمان مکثی کرد و گفت: اگر تو مطمئن هستی که مادرت غذای خوشمزه‌ ای برای ما آماده کرده به خانه برویم. شنیدن این حرف از دهان لقمان، پسر را بسیار متعجب کرد، پسر با شگفتی پرسید: پدر آیا اتفاقی افتاده؟ به یاد ندارم تاکنون به این فکر کرده باشید که بهترین غذا ها را برای شما مهیا کرده باشند!

لقمان گفت: پسر عزیزم! فراموش مکن، هرگز چیزی نخوری مگر این که بهترین غذا ها باشد و هیچ جایی نخوابی مگر جایی که نرم‌ ترین و راحت‌ ترین بستر ها باشد. پسر با تعجب بیش تر گفت: پدر جان با یک خوراک معمولی و رختخواب عادی هم می‌ توان زندگی کرد. اما لقمان حکیم سری تکان داد و حرف پسر را قبول نکرد.

مدتی از آن اتفاق گذشت، در یکی از روز ها لقمان و پسرش تصمیم گرفتند راهی سفر شوند، آن ها با این نیت از خانه خارج شدند و کمی که رفتند کنار رودخانه ای رسیدند، تقریبا ظهر شده بود به همین علت آن ها کنار رودخانه زیر سایه ی درختی نشستند تا کمی خستگی در کنند. پسر جوان که خیلی خسته و گرسنه شده بود، به پدر گفت: کاش غذایی برای خوردن و جایی برای خوابیدن داشتیم.

شاید بپسندید: تست هوش: با دلیل بگو که کدومیکی وضع مالی اش خرابه!؟

لقمان کمی نان خشک همراه داشت آن را به پسر نشان داد و گفت: همین را برای خوردن داریم، اگر می‌ خواهی بخور و خودش نیز شروع به خوردن کرد. پسر جوان که دیگر طاقت گرسنگی را نداشت از سر نا چاری تکه ای نان خشک از پدر گرفت و شروع به خوردن کرد، زمانی که نان تمام شد پسر گفت: کاش جای راحتی داشتیم و می توانستیم کمی استراحت کنیم.

لقمان بقچه اش را زیر سرش گذاشت و در همان جایی که نشسته بود به خواب رفت، پسر که خیلی خسته بود و توان پیاده روی مجدد را نداشت مانند پدرش بقچه‌ اش را زیر سرش گذاشت و به سرعت خوابش برد. بعد از چند ساعتی که از خواب بیدار شدند، هر دو حال بهتری داشتند و نیروی تازه‌ ای گرفته بودند به همین خاطر آماده‌ ی حرکت شدند.

شاید بپسندید: سوال هوش: با پیدا کردن ارزش عددی گل ها، میزان هوش خود را محک بزنید!

پسر رو به پدر کرد و گفت: هم غذای خوبی بود و هم خواب شیرینی و سپس دوباره به راه افتادند. کمی که راه رفتند پسر به یاد روزی افتاد که با پدر از مسجد به خانه بر می گشتند، در آن روز پدر گفته بود بهترین خوراک را بخور و بهترین جا بخواب. پسر رو کرد به پدر و گفت: پدر امروز ما نه خوراک خوبی خوردیم و نه جای خوبی خوابیدیم ولی من حال خیلی خوبی داریم.

لبخندی روی صورت لقمان نقش بست و با خوش رویی به پسرش گفت: فرزندم ما بهترین را خوردیم و بهترین جا خوابیدیم. پسر گفت: حالا نان خشک خوردن و بر روی سنگ کنار رودخانه خوابیدن بهترین شد؟! لقمان حکیم گفت: منظور من این بود که تا وقتی واقعا گرسنه نیستی چیزی نخور، انسان وقتی گرسنه است ارزش خوراک را می‌ داند. آدم گرسنه سنگ را هم می خورد، و وقتی کار کرده‌ ای و خیلی خسته‌ ای بخواب در آن صورت زمین سفت هم، همچون گهواره‌ ای نرم برای تو آرامش بخش خواهد بود.

شاید بپسندید: اگر گربه پنهان شده تصویر کتابخانه را در 5 ثانیه پیدا کنی، واقعا تیزبین هستی!

آدم گرسنه سنگ را هم می خورد

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

شاید بپسندید: اگر در یک نگاه اشتباه کلاس درس را پیدا کنی، نابغه ای!

 

 

 

 

 

 

اهمیت سوالات هوش

این سوالات به شما کمک می کنند که عملکرد مغز شما افزایش پیدا کند. در دنیای کنونی که فعالیت بدنی و مغزی کاهش پیدا کرده است این سوالات هوش می تواند دقت، تمرکز و جزئی نگری شما را افزایش دهد. این مسئله از بیماری های مختلف مغزی نیر الزایمر و … می تواند جلوگیری کند.

شاید بپسندید: آزمون تمرکز: قدرت دیدتان رو با پیدا کردن عدد متفاوت ارزیابی کنید!

 

 

 

برایتان جالب خواهد بود

شاید بپسندید: سوال هوش: زنی که پرستار بچه نیست و قصد ربودن کودک را دارد را شناسایی کنید!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

13 − 7 =

دکمه بازگشت به بالا