طبق یک مطالعه جدید: فرزندان میانی معمولاً فروتنتر و صادقتر از بقیه هستند!

پیچیدگی شخصیت انسان: اگر فرزند وسط خانواده هستید، ممکن است علم در کنار شما باشد! مطالعهای جدید که در مجله PNAS منتشر شده، نشان میدهد که فرزندان میانی نهتنها خوشبرخورد هستند، بلکه نسبت به خواهر و برادرهای بزرگتر و کوچکتر خود، فروتنی و صداقت بیشتری دارند. هر چند پیچیدگی شخصیت انسان بسیار است و شناخت انسان آسان نیست.
محققان ویژگیهای شخصیتی را بر اساس اندازهی خانواده و ترتیب تولد بررسی کرده و به بینشهای جالبی درباره ویژگیهای منحصربهفرد فرزندان میانی دست یافتند. هرچند این نتایج جذاب بهنظر میرسند، اما بدون جنجال هم نیستند، چرا که بسیاری از تحقیقات پیشین رابطه قویای بین ترتیب تولد و شخصیت پیدا نکردهاند، بنابراین این یافتههای جدید ممکن است به بررسیهای بیشتری نیاز داشته باشند.
مطالعه درباره فرزندان میانی چه نشان داد؟
پژوهشگران در این مطالعه از مدل شخصیتی HEXACO استفاده کردند که شامل ویژگیهایی مانند صداقت/فروتنی، سازگاری، هیجانیبودن، و وظیفهشناسی است. آنها دادههای بیش از ۷۰۰ هزار نفر را که تست HEXACO را بهصورت آنلاین انجام داده بودند، تحلیل کردند.
در میان شرکتکنندگان، فرزندان میانی بهطور پیوسته بالاترین امتیاز را در صداقت/فروتنی و سازگاری کسب کردند. بعد از آن، فرزندان کوچکتر قرار داشتند، سپس فرزندان اول، و در نهایت، فرزندان تکفرزند کمترین امتیاز را بهدست آوردند.
جالب اینجاست که اندازهی خانواده نیز نقش مهمی ایفا کرد. هرچه تعداد خواهر و برادرها بیشتر بود، احتمال داشتن ویژگیهای همکاری و همکاریپذیری در فرد افزایش مییافت. افرادی که در خانوادههای پرجمعیت بزرگ شده بودند، در صداقت و فروتنی نمرات بالاتری داشتند. دلیل احتمالی این امر، نیاز به همکاری و سازش بیشتر در خانوادههای بزرگ است که شخصیت را بهسمت ملاحظهکاری و ازخودگذشتگی شکل میدهد.
همچنین مشخص شد که دینداری حدود ۲۵٪ از این تفاوتها را توضیح میدهد، چرا که خانوادههای پرجمعیتتر غالباً با ارزشهای دینی همسو هستند. با این حال، حتی پس از درنظر گرفتن این عامل، رابطهی بین ترتیب تولد، اندازهی خانواده و ویژگیهای شخصیتی همچنان معنادار باقی ماند.
این یافتهها در مقایسه با مطالعات دیگر چگونهاند؟
با اینکه این مطالعه به وجود رابطهای بین ترتیب تولد و برخی ویژگیهای شخصیتی اشاره دارد، اما با پژوهشهای قبلی در تضاد است.
برای مثال، دو مطالعهی بزرگ در سال ۲۰۱۵—یکی با ۲۰،۰۰۰ شرکتکننده در سه کشور، و دیگری با ۲۷۲،۰۰۰ بزرگسال آمریکایی— تقریباً هیچ رابطهای بین ترتیب تولد و پنج عامل بزرگ شخصیت (Big Five) نیافتند.
یکی از دلایل احتمالی برای این نتایج متناقض، تفاوت در مدلهای اندازهگیری شخصیت است. مطالعهی جدید از مدل HEXACO استفاده کرده، که تمرکز بیشتری بر ویژگیهایی مانند فروتنی و صداقت دارد، در حالیکه این ویژگیها در مدل Big Five کمتر مورد توجهاند.
این تفاوت در تمرکز میتواند توضیح دهد که چرا فضیلتهای فرزندان میانی در یافتههای اخیر بیشتر به چشم آمدهاند.
چرا فرزندان میانی میدرخشند؟
محققان معتقدند بزرگ شدن میان یک خواهر یا برادر بزرگتر و کوچکتر باعث تقویت ویژگیهایی مانند انطباقپذیری و همکاری میشود. فرزندان میانی معمولاً نقش میانجی در اختلافات خانوادگی را بازی میکنند و بین انتظارات سختگیرانه از فرزند اول و توجه ویژه به فرزند آخر، تعادل برقرار میکنند.
این نقش میتواند کودکان میانی را تشویق کند تا هماهنگی گروهی و انصاف را در اولویت قرار دهند، ویژگیهایی که با سازگاری بالا و فروتنی همراستا هستند. همچنین، در خانوادههای بزرگتر، نیاز به تقسیم منابع و حل تعارضها میتواند این ویژگیها را بیشتر تقویت کند.
پیچیدگی شخصیت انسان
با وجود این نتایج، کارشناسان هشدار میدهند که نباید بیش از حد تعمیم داد. مطالعات مربوط به ترتیب تولد سابقهای از نتایج متناقض دارند، و شخصیت انسان توسط عوامل متعددی فراتر از پویایی خانواده شکل میگیرد.
عواملی مانند پیشزمینه فرهنگی، وضعیت اقتصادی و تجربیات فردی همگی نقش حیاتی در شکلگیری شخصیت دارند.
اگرچه بحث دربارهی رابطهی ترتیب تولد و شخصیت هنوز پایان نیافته، اما این مطالعهی جدید لایهی جالبی به درک ما اضافه میکند. شاید فرزندان میانی واقعاً یک قدرت پنهان داشته باشند: فروتنی و صداقت.
چه تحقیقات آینده این یافتهها را تأیید کنند یا نه، یک چیز روشن است، هر فرزندی نقاط قوت خود را دارد، و فرزندان میانی قطعاً از این قاعده مستثنی نیستند.