۷ نشانه که با مرد خوبی مواجه اید اما او لزوماً شریک زندگی خوبی نیست (بر اساس روانشناسی)
نشانه های مردی که مناسب ازدواج نیست: یافتن کسی که واقعاً یک فرد خوب، مهربان، محترم و صمیمی باشد، گاهی اوقات برای ازدواج سخت است اما خوب بودن شخص، لزوما به این معنی است که آنها شریک خوبی در یک رابطه عاشقانه می شوند؟ در این مطلب با نشانه های مردی که مناسب ازدواج نیست همراه باشید.
نشانه های مردی که مناسب ازدواج نیست
امروز می خواهم در مورد موضوع کمی متفاوت صحبت کنم. من میخواهم 7 نشانه را با شما به اشتراک بگذارم که نشان میدهد یک مرد انسان خوبی است اما لزوماً شریک زندگی خوبی نیست. این در مورد برچسب زدن یا قضاوت کردن کسی نیست. این در مورد درک تفاوت های ظریف است که گاهی اوقات می تواند باعث ایجاد یا شکستن روابط شود.
در مقاله زیر، به این نشانهها میپردازیم و بررسی میکنیم که چرا فردی میتواند فردی عالی باشد اما ممکن است در عرصه مشارکت با مشکل مواجه شود. امیدوارم مثل همیشه، این بینش به شما کمک کند روابط خود را به طور مؤثرتری هدایت کنید و رشد شخصی را تقویت کنید. در ادامه با نشانه های مردی که مناسب ازدواج نیست همراه باشید.
با هوش هیجانی دست و پنجه نرم می کند
هوش عاطفی در هر رابطه ای حیاتی است و روانشناسی به ما می گوید که اغلب عنصر گمشده در بسیاری از شراکت های شکست خورده است. یک مرد می تواند مهربان، محترم و واقعاً انسان خوبی باشد، اما اگر با هوش هیجانی دست و پنجه نرم کند، ممکن است لزوماً شریک زندگی خوبی نباشد.
هوش هیجانی شامل شناخت احساسات خود و دیگران، مدیریت مؤثر احساسات و پاسخ مناسب به نشانه های عاطفی است. اگر مردی فاقد هوش هیجانی باشد، ممکن است با درک احساسات شما یا بیان احساسات خود دچار مشکل شود. او ممکن است نداند چگونه با تعارض برخورد کند یا نشانه های اجتماعی را اشتباه بخواند. این می تواند منجر به سوء تفاهم، سوء ارتباط و در نهایت مشکلات روابط شود.
اشتباه نکنید؛ این او را به یک فرد بد تبدیل نمی کند. این فقط به این معنی است که او ممکن است نیاز داشته باشد روی هوش هیجانی خود کار کند تا شریک بهتری شود. هوش هیجانی چیزی است که در طول زمان و با تلاش آگاهانه ایجاد می شود. اما شناخت این خصیصه می تواند اولین قدم برای درک اینکه در کجا ممکن است مسائل بالقوه در رابطه شما ایجاد شود، باشد.
مهارت های ارتباطی او نیاز به کار دارد
همه ما می دانیم که ارتباط کلید هر رابطه موفقی است. به عنوان یک مشتاق روانشناسی، ساعت های بی شماری را صرف مطالعه پویایی نحوه ارتباط افکار، احساسات و نیازهایمان با یکدیگر کرده ام.
به اندازه کافی عجیب، در طول روابط گذشته خودم، متوجه شدم که با این موضوع دست و پنجه نرم می کنم. مثالی را با دوستم به یاد میآورم که از چیزی که من گفته بودم ناراحت بود. به جای گوش دادن به نگرانی های او و پرداختن به آنها، حالت دفاعی گرفتم و سعی کردم حرف هایم را توجیه کنم. این فقط شرایط را تشدید کرد و تنش بیشتری بین ما ایجاد کرد.
این یک نمونه کلاسیک از ارتباطات ضعیف بود که منجر به درگیری غیرضروری شد. احترام در قلب ارتباط موثر است. این شامل دادن فضا به افکار و احساسات شریک زندگی تان و پاسخگویی با درک به جای تدافعی است. این تجربه به من آموخت که حتی اگر مردی ذاتاً انسان خوبی باشد، اگر در برقراری ارتباط مؤثر مشکل داشته باشد، لزوماً ممکن است شریک خوبی نباشد. این چیزی است که برای تقویت پویایی روابط سالم نیاز به توجه و بهبود مستمر دارد.
او با سازش مبارزه می کند
سازش سنگ بنای هر رابطه موفق است. این در مورد یافتن حد وسط است، جایی که هر دو طرف راضی باشند و احساس کنند نیازهای آنها برآورده شده است. در یکی از روابط گذشته ام، متوجه شدم که با این جنبه مهم دست و پنجه نرم می کنم.
من یک علاقه مند به فضای باز هستم، همیشه مشتاق پیاده روی، کمپینگ یا فقط یک پیاده روی ساده در پارک هستم. از طرف دیگر دوست دختر من در آن زمان بیشتر یک فرد سرپوشیده بود که به مطالعه و عصرهای آرام در خانه علاقه داشت.
بارها به یاد میآورم که برای تصمیمگیری در مورد نحوه گذراندن تعطیلات آخر هفته به سختی تلاش میکردیم. من می خواستم طبیعت را کشف کنم. او می خواست در آنجا بماند و استراحت کند. این مثال واضحی بود از اینکه چگونه یک فرد خوب بودن لزوماً به شریک خوب بودن ترجمه نمی شود. علیرغم اینکه هر دوی ما افرادی با ملاحظه و دلسوز هستیم، ناتوانی ما در سازش منجر به اختلافات غیرضروری متعددی شد.
با نگاهی به گذشته، میتوانستیم راههایی برای ادغام علایق یا ایجاد تعادل بین ماجراجوییهای بیرون از خانه و شبهای دنج در خانه پیدا کنیم. اما در آن زمان، ما در تلاش بودیم تا فراتر از ترجیحات خود را ببینیم. حتی اگر او مرد شایستهای باشد، اگر با سازش مبارزه کند، ممکن است نشانهای از این باشد که او ممکن است شریک زندگی ایدهآل نباشد.
او با آسیب پذیری مشکل دارد
آسیب پذیر بودن در یک رابطه همیشه آسان نیست. نیاز به این دارد که فرد حرف خود را باز کند، ترس ها، ناامنی ها و عمیق ترین احساسات خود را به اشتراک بگذارد. این سطح از قرار گرفتن در معرض عاطفی می تواند برای بسیاری از جمله من چالش برانگیز باشد.
در روابط گذشتهام، به سختی میتوانستم مراقب خود باشم و آسیبپذیریهایم را آشکار کنم. من نگران بودم که باز بودن بیش از حد ممکن است منجر به آسیب یا طرد شود. این مقاومت در برابر آسیب پذیری اغلب به عدم عمق و صمیمیت در روابط من منجر می شد.
اگر مردی با آسیب پذیری دست و پنجه نرم می کند، ممکن است نشان دهنده این باشد که با وجود اینکه فرد خوبی است، لزوما شریک خوبی نیست. آسیب پذیری، اگرچه چالش برانگیز است، اما کلید ایجاد ارتباطات عمیق تر و افزایش رضایت از رابطه است.
از درگیری اجتناب می کند
تعارض در هر رابطه ای اجتناب ناپذیر است. این نحوه برخورد ما با این تعارضات است که سلامت و طول عمر روابط ما را تعیین می کند. من یک رابطه گذشته را به یاد می آورم که در آن شریک زندگی من از هر شکلی از اختلاف یا درگیری جلوگیری می کرد. او آدم بزرگی بود، همیشه مهربان و دلسوز، اما هر وقت نظرات یا مسائل متفاوتی داشتیم، عقب نشینی می کرد.
این اجتناب ما را از حل مشکلاتمان باز میدارد و منجر به انباشته شدن کینهها و مسائل بیتوجهی میشود. درگیری لزوما چیز بدی نیست. اگر به درستی مورد استفاده قرار گیرد، می تواند فرصتی برای رشد و درک باشد. با اجتناب از درگیری، این فرصت ها را از دست می دهیم و ممکن است به طور ناخواسته به رابطه آسیب بزنیم.
اگر مردی با وجود اینکه قلباً آدم خوبی است، دائماً از درگیری اجتناب می کند، ممکن است بهترین شریک زندگی نباشد. از طریق رویارویی و کار بر روی اختلافات است که پیوند خود را با شرکای خود تقویت می کنیم و درک عمیق تری ایجاد می کنیم.
ذهنیت ثابتی دارد
مفهوم «ذهنیت ثابت» در مقابل «ذهن رشد» که توسط روانشناس کارول دوک معرفی شد، تأثیر عمیقی بر من گذاشت. در یکی از روابطم، متوجه شدم که با شریکی سروکار دارم که ذهنیت ثابتی داشت. او با وجود اینکه آدم خوبی بود، معتقد بود که شخصیت، هوش و توانایی هایش سنگ تمام گذاشته شده است.
این باور مانع رشد شخصی او شد و در روابط ما نیز تأثیر گذاشت. به یاد دارم که سعی کردم او را تشویق کنم تا در یادگیری یک زبان جدید به من بپیوندد. پاسخ او همیشه یکسان بود: “من در زبان خوب نیستم.” او کاملاً معتقد بود که نمی تواند مهارت های جدیدی را بهبود بخشد یا یاد بگیرد.
همانطور که Carol Dweck یک بار گفت: “در یک طرز فکر ثابت، افراد بر این باورند که ویژگی های اساسی آنها، مانند هوش یا استعداد آنها، صرفاً ویژگی های ثابتی هستند … در یک طرز فکر رشد، افراد معتقدند که اساسی ترین توانایی های آنها را می توان از طریق فداکاری و کار سخت توسعه داد. ”
یک ذهنیت ثابت در یک رابطه می تواند مانع رشد شود، در حالی که یک طرز فکر رشد می تواند توسعه متقابل و ارتباط عمیق تر را تقویت کند. بنابراین، حتی اگر مردی انسان خوبی باشد، اگر ذهنیت ثابتی داشته باشد، ممکن است بر توانایی او برای شریک خوب بودن تأثیر بگذارد.
او همیشه موافق است
ممکن است خلاف واقع به نظر برسد، اما همیشه موافق بودن لزوماً چیز خوبی در یک رابطه نیست. مطمئناً داشتن شریکی که راحت و حامی باشد بسیار خوب است، اما اگر او همیشه با هر چیزی که شما میگویید یا انجام میدهید موافق باشد، ممکن است به عدم فردیت یا ترس از درگیری اشاره کند.
یک بار با مردی قرار گرفتم که فوق العاده موافق بود. اولش با طراوت بود. هیچ بحثی وجود نداشت و او همیشه از انتخاب های من حمایت می کرد. اما با گذشت زمان متوجه شدم که او به ندرت نظرات یا خواسته های خود را بیان می کند. احساس میکرد که او فقط با تمام حرفها یا انجامهای من همراهی میکند تا از هرگونه اختلاف احتمالی جلوگیری کند.
داشتن شریکی که همیشه موافق باشد می تواند منجر به رابطه ای شود که عمق و ارتباط واقعی ندارد. برای هر دو نفر در یک رابطه بسیار مهم است که افکار، احساسات و خواسته های خود را صادقانه بیان کنند. در اینجا یک کار عملی وجود دارد که می توانید انجام دهید: ارتباط باز و صادقانه را در رابطه خود تشویق کنید.
فضای امنی ایجاد کنید که هم شما و هم شریک زندگیتان بتوانید افکار و احساسات خود را بدون ترس از قضاوت یا درگیری بیان کنید. به یاد داشته باشید که اختلافات طبیعی هستند و اگر با احترام و درک رفتار شوند می توانند منجر به رشد شوند.
نتیجه گیری
شناسایی شریک مناسب فقط به دنبال یافتن یک فرد خوب نیست. این شامل درک نکات ظریفی است که یک شخص را به یک شریک خوب در یک رابطه تبدیل می کند. این هفت نشانه بینشی را در مورد آنچه که باید به آن توجه کنید ارائه می دهد، اما به یاد داشته باشید که هیچ کس کامل نیست.
کلید ارتباط باز است. اگر هر یک از این نشانه ها را در شریک زندگی خود شناسایی کردید، در مورد آن صحبتی صادقانه داشته باشید. رشد امکان پذیر است و شناخت این نشانه ها اولین قدم برای بهبود است و مهمتر از همه، همیشه برای تعادل و احترام متقابل در روابط خود تلاش کنید. به یاد داشته باشید، برای ایجاد یک مشارکت رضایت بخش و معنادار، دو نفر نیاز دارند.