ادبیات داستانی
-
تفریح و سرگرمی
حکایت شنیدنی حکم نا حق: مردی که از پس گردنی زدن پول در می آورد!
یک روزی بود و یک روزگاری. یک پیرمرد کمبنیه و لاغراندام که خیلی رنجور بود پیش طبیبی رفت و گفت:…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت مرد و مار و روباه | حکایت مردی که مار را نجات داد و گرفتار شد!
روزی، مردی از کوهستانی میگذشت. یک دفعه چشمش به مار بزرگی افتاد که زیر تخته سنگی گیر کرده بود. مار…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت جالب و شنیدنی عهد شب زفاف!
دو تا برادر بودند يکى تاجر، يکى مسگر. تاجر يک دختر داشت. مسگر يک پسر. دختر و پسر همديگر را…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت شنیدنی شاه عباس و مرد پینه دوز!
هر شب جمعه، شاه عباس لباس درويشى مىپوشيد و بهطور ناشناس در شهر مىگشت. شبى در دهانهٔ دروازهٔ شهر به…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت دو خواهر و پسر هوس باز: پسری که فقط عاشق زیبارویان بود
پسر دلش با دیدن آن دلبر، دوام نیاورد و دنبال دختر به راه افتاد. دختر متوجه پسر شد و پرسید…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان شنیدنی ملانصرالدین و دزد کفش!
ملانصرالدین در حیاط را باز کرد تا همسایه آبیارش داخل شود. کار این مرد مواظبت از چشمههای زیرزمینی بود که…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان مرد جوجه فروش و سه زن حقه باز: داستان دختر حقه بازی که مرد جوجه فروش را برهنه کرد!
در زمان سابق گفته بودند که در اصفهان جوجه خروس را خوب می خرند . یک مردی می آید و…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
داستان همه کدخدا باشند ده ویران می شود!
در روزگاران قدیم پادشاهی یک وزیر عاقل و زیرک داشت. یک روز پادشاه همراه با این وزیر قصد شکار آهو…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت ضرب المثل ریش گرو گذاشتن !
در روزگاران قدیم تاجر جوان که تجارت پیشه بود همراه کاروانی می رفت که راهزنان به آن ها حمله کرده…
بیشتر بخوانید » -
تفریح و سرگرمی
حکایت جالب و شنیدنی دختر زیبا و خواستگار پیر!
روزگاری یک کشاورز در روستایی زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود،…
بیشتر بخوانید »