۷ روش هوشمندانه برای ساکت کردن افراد گستاخ بدون بی ادبی!

برخورد با افراد گستاخ و بی ادب: تعامل با کسی که همه چیز را می داند می تواند یک چالش واقعی باشد، به خصوص زمانی که سعی می کنید همه چیز را صمیمانه نگه دارید. آنها تمایل دارند بر مکالمات تسلط داشته باشند و اغلب مشارکت دیگران را دشوار می کنند.
در حالی که وسوسه انگیز است که آنها را به صراحت ساکت کنید، اما مرز باریکی بین قاطعیت و بی ادبی وجود دارد. و اینجاست که روانشناسی به کار می آید. با استفاده از بینشهای روانشناختی، میتوان این افراد را به شکلی نامحسوس وادار کرد تا بدون ایجاد ناراحتی یا درگیری، گامی به عقب بردارند.
در این مطلب خانواده و زناشویی ۷ استراتژی هوشمندان روانشناختی، آورده شده است که می تواند به شما کمک کند تا همه چیز را به خوبی انجام دهید.
۱. از قدرت سکوت استفاده کنید
سکوت، باور کنید یا نه، یکی از قدرتمندترین ابزارهای موجود در زرادخانه ارتباطی ما است. افرادی که همه چیز را می دانند اغلب چنان در روایت خود غرق می شوند که متوجه نمی شوند در حال انحصار گفتگو هستند. یک مکث ساده، یک لحظه سکوت از پایان شما، گاهی اوقات می تواند به عنوان زنگ بیداری عمل کند.
با انتخاب عمدی برای رقابت نکردن با پچ پچ آنها، به آنها اجازه می دهید صدای خود را که به آنها بازتاب می کند، بشنوند. این می تواند خودآگاهی را تحریک کند و فضایی را برای مشارکت دیگران باز کند.
با این حال، به یاد داشته باشید که سکوت شما نباید منفعلانه-تهاجمی باشد. زبان بدن خود را باز نگه دارید و به مکالمه علاقه نشان دهید. نکته کلیدی این است که اجازه دهید سکوت شما بلندتر از کلمات صحبت کند.
۲.سؤالات باز بپرسید
برخورد با افراد گستاخ و بی ادب، این تکنیکی است که من در تعاملات شخصی و حرفه ای خود بسیار مفید یافتم. یک بار در جلسه ای بودم که یکی از همکاران، اجازه دهید او را جان بنامیم، بر گفتگو مسلط بود. او در مورد هر موضوعی نظری داشت و از به اشتراک گذاشتن آن خجالتی نبود. واضح بود که دیگران در تلاش بودند تا حرفی وارد کنند.
تصمیم گرفتم رویکرد متفاوتی در پیش بگیرم. به جای اینکه مستقیماً حرف جان را قطع کنم یا به چالش بکشم، شروع به پرسیدن سؤالات باز کردم.
گفتم: «جان، این دیدگاه جالبی است. “آیا می توانید در مورد اینکه چرا چنین فکر می کنید بیشتر به ما بگویید؟ آیا تجربیاتی بوده است که این دیدگاه شما را شکل داده است؟”
ناگهان جان به جای ارائه مونولوگ تشویق شد تا عمیقتر فکر کند و افکارش را دقیقتر توضیح دهد. تغییر در پویایی به دیگران این امکان را میدهد تا ایدههای خود را بدون اینکه احساس کنند برای زمان پخش در حال مبارزه هستند، ارائه دهند. پرسشهای باز فضایی برای گفتوگو ایجاد میکنند و همه چیز را به مشارکتکنندگان ارزشمندی در گفتگو تبدیل میکنند.
۳. با مهربانی خود را اثبات کنید
آیا تا به حال احساس کرده اید که در یک مکالمه دچار بولدوزر می شوید؟ گاهی اوقات، تنها راه برای به دست آوردن یک کلمه در حاشیه این است که خود را اثبات کنید. اما چگونه این کار را بدون اینکه تهاجمی یا بی ادب نشان دهید انجام دهید؟
نکته کلیدی در اینجا این است که محکم اما مهربان باشید. شما می توانید دیدگاه خود را بدون کم کردن دیدگاه آنها بیان کنید. من دوست دارم از عباراتی مانند “من می بینم که از کجا می آیی، اما آیا فکر کرده ای…” یا “این نکته جالبی است، اما من دیدگاه متفاوتی دارم” استفاده کنم.
این رویکرد سهم آنها را تأیید می کند، اما همچنین نشان می دهد که چیز مهمی برای اضافه کردن دارید. این در مورد یافتن تعادل بین شنیده شدن و حفظ احترام است. همانطور که آبراهام مزلو روانشناس می گوید: “کسی می تواند انتخاب کند که به سمت ایمنی برگردد یا به سمت رشد رو به جلو.”
ابراز وجود ممکن است در ابتدا احساس ناراحتی کند، اما این یک گام حیاتی به سمت رشد شخصی و حرفه ای است. به یاد داشته باشید، صدای شما به همان اندازه مهم است. اجازه ندهید ترس از پرهای ژولیده شما را از بیان افکار و عقایدتان باز دارد.
۴. از طنز به عنوان یک ابزار انحراف استفاده کنید
برخورد با افراد گستاخ و بی ادب، وقتی از طنز به درستی استفاده شود، می تواند راهی عالی برای کاهش تنش و تغییر پویایی مکالمه باشد. یک مطالعه نشان داد که شوخ طبعی می تواند به عنوان یک “نقض خوش خیم” عمل کند و به ما امکان می دهد بدون ایجاد توهین دیگران را به چالش بکشیم یا از آنها سوال کنیم.
در مکالمهای که همه چیز را میدانید، یک شوخی سبک دلانه یا یک اظهارنظر شوخآمیز میتواند جریان آنها را از بین ببرد، مکالمه را دوباره تنظیم کند و فرصتی را برای دیگران فراهم کند تا در آن صحبت کنند.
به یاد داشته باشید، هدف این نیست که آنها را مسخره کنید یا دانش آنها را کوچک جلوه دهید. در عوض، استفاده از طنز به عنوان ابزاری برای تغییر تمرکز و بازگرداندن تعادل به مکالمه است.
۵. مرزها را با احترام تعیین کنید
ارتباط واضح با مرزهای خود می تواند به مکالمات متعادل و محترمانه تری منجر شود. منظور این است که به طرف مقابل بفهمانیم که در حالی که نظر او ارزشمند است، تنها دیدگاه اتاق نیست.
به عنوان مثال، میتوانید چیزی شبیه این بگویید: «من از بینش شما در این مورد قدردانی میکنم، اما فکر میکنم مهم است که از دیگران نیز بشنویم.»
ممکن است در ابتدا احساس چالش کنید. برای من هم انجام داد اما با گذشت زمان، متوجه شدم که تعیین مرزها در واقع احترام و درک متقابل را افزایش می دهد.
همانطور که ویکتور فرانکل روانشناس معروف و بازمانده هولوکاست یک بار گفت: “بین محرک و پاسخ فضایی وجود دارد. در آن فضا قدرت ما برای انتخاب پاسخمان است.”
با تعیین مرزها، به سادگی از قدرت خود برای انتخاب پاسخی محترمانه تر و فراگیرتر استفاده می کنید. این فقط به نفع شما نیست، بلکه به نفع همه افراد دیگری است که در گفتگو مشارکت دارند.
۶. همدلی را تمرین کنید
این ممکن است خلاف واقع به نظر برسد. به هر حال، چرا باید نسبت به کسی که بر گفتگو مسلط است و فضای کمی برای دیگران می گذارد، همدل باشید؟ خوب، درک دیدگاه آنها در واقع می تواند به شما کمک کند تا موقعیت را به طور مؤثرتری هدایت کنید.
بسیاری از افراد آگاه به این دلیل رفتار می کنند که به دنبال تأیید اعتبار هستند یا نسبت به دانش یا وضعیت خود ناامن هستند. درک این موضوع می تواند واکنش شما را از ناراحتی به همدلی تغییر دهد.
پاسخهای همدلانهای مانند «تو به وضوح چیزهای زیادی در این مورد میدانی. جمعآوری این همه دانش باید زمان و تلاش لازم را داشته باشد»، میتواند به آنها کمک کند تا احساس تایید کنند و نیازشان به تسلط بر گفتگو را کاهش دهد.
همانطور که دانیل گولمن روانشناس مشهور می گوید: “همدلی و مهارت های اجتماعی، هوش اجتماعی، بخش بین فردی هوش هیجانی هستند. به همین دلیل شبیه هم هستند.” با نشان دادن همدلی، نه تنها یک موقعیت بالقوه پرتنش را منتشر می کنید، بلکه یک محیط گفتگوی سالم تر و محترمانه تر را نیز ترویج می کنید.
۷. با مثال رهبری کنید
در نهایت، بهترین راه برای تشویق افراد آگاه به جامعتر بودن در مکالمات، الگو گرفتن است. از طریق اعمال خود به آنها نشان دهید که چگونه با دقت گوش دهند، به نظرات مختلف احترام بگذارند و در گفتگوهای متعادل شرکت کنند.
همانطور که آلبرت بندورا، روانشناس برجسته در زمینه تئوری یادگیری اجتماعی، زمانی گفت: “افراد نه تنها از طریق تأمل درک می کنند، بلکه تفکر خود را ارزیابی کرده و تغییر می دهند.”
برخورد با افراد گستاخ و بی ادب، رفتار شما می تواند به عنوان آینه ای برای آنها عمل کند و باعث بازتاب خود و تغییر شود. بنابراین، همان تغییری باشید که می خواهید در مکالمه مشاهده کنید.
سخن آخر
تعامل با فردی که همه چیز را می داند می تواند آزمونی برای صبر باشد، اما همچنین فرصتی برای رشد است. به یاد داشته باشید، هدف ما ساکت کردن آنها نیست، بلکه تشویق به گفتگوی متعادل تر و فراگیرتر است. استراتژی هایی که ما در مورد آن بحث کردیم در مورد ایجاد برنده و بازنده نیست، بلکه ایجاد محیطی است که در آن صدای همه ارزشمند است.
خواه از قدرت سکوت استفاده میکنید، سؤالات باز میپرسید، با مهربانی خود را ابراز میکنید، از شوخ طبعی عاقلانه استفاده میکنید، با احترام مرزها را تعیین میکنید، تمرین همدلی میکنید یا الگوبرداری میکنید. هر استراتژی برای ایجاد مکالمه ای طراحی شده است که برای همه درگیرها رضایت بخش تر باشد.
در پایان روز، درک این موضوع است که هر تعامل فرصتی برای یادگیری و رشد است. دفعه بعد که متوجه شدید که با یک فرد آگاه مواجه شدید، این استراتژی ها را به خاطر بسپارید و آنها را فرصتی برای غنی سازی مهارت های ارتباطی خود بدانید. به هر حال، هر مکالمه ای هنری است که مستلزم یادگیری و پالایش مداوم است.