;
تفریح و سرگرمی

داستان اصطلاح زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد !

اصطلاح زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد: در حکایت های دور آمده است در یکی از شب های سال، دزدی برای به دست آوردن چیزی، در همه جای شهر پرسه می‌زد و همینطور که نگاهش را برای به دست آوردن چیز با ارزشی تیز کرده بود ناگهان چشمش به ابریشم بافی افتاد که مشغول دوخت یک پارچه ارزشمند بود.

شاید بپسندید: تست هوش | تعداد دایره ها را در 5 ثانیه بشمار!

حکایت اصطلاح زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد

ابریشم باف بسیار با مهارت بود و همه نقش‌های زیبا و هنری را در طرح خود به کار می‌برد. دزد با دیدن این صحنه ها با خود گفت: نباید این فرصت را از دست بدهم باید منتظر بمانم تا ابریشم باف از کار خود خسته شود و به خواب برود آن وقت ابریشمش را بدزدم.

مرد دزد با هزار حیله و نیرنگ وارد کارگاه ابریشم باف شد و نگاه خود را بر روی هنر ابریشم باف گره زده بود.

شنید که ابریشم باف زیر لب با خود زمزمه می‌کرد: ای زبان! از تو پناه می‌خواهم و یاری می‌طلبم که دست از سر من برداری و سر من را در تن نگهداری!

وقتی که کار بافت پارچه ابریشمی تمام شد مرد ابریشم باف آن را داخل دستمال زیبایی پیچید و با خود به خانه برد تا صبح زود آن را به وزیر هدیه بدهد. دزد نیز صبح زود بیدار شد و به دنبال مرد صنعتکار راه افتاد.

مرد ابریشم باف برای اهدای هدیه خود به بارگاه وزیر رفت و پارچه را تقدیم وزیر کرد. حاضرین از زیبایی هنری ابریشم و کار دست ابریشم باف به حیرت افتادند. سپس وزیر پرسید ای انسان لایق، تو که بر این جامه نهایت زحمت را کشیده ای بگو که چه استفاده و کاربردی می‌توان برای این پارچه در نظر گرفت؟

مرد در جواب گفت: دستور بدهید تا زمان مردنتان این پارچه را نگه دارند، تا آن روز این پارچه زیبا را به بالای تابوت شما وصل کنند.

وزیر از این سخن مرد ناراحت و عصبانی شد و دستور داد تا پارچه را آتش بزنند و مرد را به زندان بیندازند و زبانش را نیز از حلقومش بیرون بکشند.

در همین هنگام، دزد که مرد ابریشم باف را تعقیب کرده بود و در بارگاه وزیر حضور داشت، از این دستور وزیر خنده اش گرفت.

این خنده از چشم وزیر دور نماند. پس پیش مرد دزد آمد و علت خنده را پرس و جو کرد.

دزد گفت: اگر قول بدهی مجازاتم نکنی داستان را برایت تعریف می‌کنم. وزیر به مرد اطمینان داد که با او کاری نخواهد داشت.

پس مرد دزد جریان را برای وزیر تعریف کرد. وزیر وقتی این ماجرا را شنید به اطرافیانش گفت: خیاط بیچاره گناهی نکرده است. اما تندی زبانش باعث شد با او چنین برخوردی کنم.

سپس فرمان داد تا او را از زندان بیرون بیاورند و به او بگویند که از این به بعد مراقب حرف زدنش باشد.

و در آخر گفت: کسی که به حرف‌هایی که از دهانش خارج می‌شود کنترل و اعتمادی ندارد برایش بهتر است که ساکت و کم حرف بماند. و گر نه: زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد.

احتمالا بپسندید: معما | مادری دو فرزند پسر داشت که هر دو در یک ساعت و روز و سال مشخص به دنیا آمده ولی دو قلو نیستند؛ چه طور ممکن است!؟

داستان دوم

احتیاط در سخن گفتن و پرهیز از گفتن حرفها نیشدار و خطرناک که ممکن است به قیمت جان تمام شود .

روزی از بهلول پرسیدند : راز طول عمر در چیست ؟
گفت : در زبان آدمی .
گفتند؛ چگونه است آن راز؟

گفت؛ آن‌است که هر اندازه زبان آدمی کوتاه باشد، عمرش دراز می‌شود و هر چه زبان دراز شود، از طول عمر آدمی کاسته می شود …؟

آورده اند که …
شبی دزدی به قصد دزدی به هر طرف می رفت . بین راه گذر او بر کارگاه ابریشم بافی افتاد که لباسی لطیف و زیبا می بافت و انواع نقش و نگارهای زیبا و دلفریب  در آن به کار می برد و ودر حین اتمام بافت و دوخت آن لباس  بود . دزد با خود گفت :این فرصت را از دست نباید داد، بهتر آن است که ساعتی این جا صبر کنم چندان که مرد دیبا باف ، این جامه را تمام کرده و بخوابد .

من فرصت به غنیمت دارم و جامه را از وی بدزدم . پس به حیلتی که توانست درون کارگاه او آمد و در گوشه ای مخفی شد و استاد دیبا باف ، هر تاری که میبافت می گفت : ای زبان به تو پناه می برم و از تو یاری می طلبم که دست از سر من برداری و سر مرا در تن نگاه داری . مرد وقتی دیبا را تمام کرد و از کارگاه آن را پائین آورد ، آن را نیکو پیچید و خیالش از آن راحت شد .

صبح دزد از خانه بیرون آمد به سرکوی منتظر نشست ، چندان که مرد از عبادت خود دست کشید ، جامه برداشت و عزم سرای وزیر کرد ببیند در مقابل این لباس وزیر به او چه خواهد داد چون به سرای وزیر رفت و وزیر به بارگاه آمد و در تخت نشست و پرده برداشتند ، استاد دیبا باف پیش تخت رفت و جامه عرضه داشت ، چندان که جامه را باز کردند و حسن صنعت و لطف آن را دیدند ، حیران شدند و از نقش و نگارهای زیبا و لطافت و هنرمندی مرد بسیار تعریف کردند .

سپس وزیر از او سئوال کرد که : این جامه را  ، بسیار خوب بافته و آماده کردی ، اکنون بگو که این جامه را به چه کار آید ؟
آن مرد گفت : بفرمای تا این جامه را در خانه نگهدارند تا روزی که تو را وفات رسد . این جامه را به تابوت تو اندازند . وزیر از این سخن برنجید و فرمود تا آن جامه را بسوزانند و آن مرد را به زندان ببرند و زبان او را از حلقومش بیرون کشند .

مرد دزد آن جا ایستاده بود و آن حال را می دید ، چون حکم وزیر را شنید ، خندید . وزیر ، صدای خنده اورا شنید . او را پیش خود خواند و سبب خنده او پرسید مرد گفت : اگر مرا به گناه نکرده مجازات نفرمایی  شرح حال آن مرد را بگویم . وزیر او را ایمن گردانید . مرد دزد حال مناجات او را باز گفت ، وزیر چون آن حکایت را شنید ، گفت : بیچاره تقصیر نکرده است ، اما شفاعت او به نزدیک زبان مقبول نیفتاده است . پس اورا عفو کرد.

شاید بپسندید: داستان آموزنده کودک حلوا فروش از قصه‌های مثنوی مولوی!  

اصطلاح زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد

معنی اصطلاح زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد !

۱- یعنی اگر سخن نامناسبی به کار ببریم، گرفتار می‌شویم. چنانکه شاعر می فرماید: هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.

۲- سکوت کردن و حفظ زبان یکی از سخت ترین کارها است! به عبارتی اگر انسان بتواند در موقعیت های مختلف زندگی پیش از آن که سخنی بگوید کمی فکر کند وعاقبتش را پس از بر زبان راندن آن کلمات در نظر بگیرد. متوجه می‌شود که آیا در آن موقعیت، سخن مفیدی گفته است یا دردسر ساز!

۳- برای کسانی به کار می برند که تهمت می زنند یا باعث ایجاد اختلاف بین دو نفر می شوند، راز کسی را فاش می سازند، نسنجیده هر کلمه ای را بر زبان می آورند، دروغ می گویند و یا حتی سخنی می گویند که موجب بدگمانی دیگران به خودش می شوند از این ضرب المثل استفاده می‌کنند.

۴- سر سبز بر باد دادن کنایه از گرفتار شدن فردی است که به سبب سخن نابجای خویش جان خود را به خطر انداخته است.

۵- یعنی روح و جانت را با کنترل زبانت در آسایش قرار بده!

۶- عاقبت آدم پر حرف را با به کار بردن این ضرب المثل نشان می‌دهند.

امیدوارم از مطلب امروز استفاده کرده باشید. شما همواره می توانید پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

برایتان جالب خواهد بود

آزمون قدرت دید: سگ مخفی شده بین پانداها را در کمتر از 5 ثانیه پیدا کنید!؟

معما | با توجه به تصویر، اسم این فیلم معروف ایرانی را حدس بزنید!؟

آزمون شناسایی دختر کشاورز: دختر کشاورز را در 15 ثانیه پیدا کنید!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 + 20 =

دکمه بازگشت به بالا